در یک مجتمع خانه های ییلاقی متروکه، دو مرد خود را به پناهگاهی آرام تبدیل کرده اند. اگرچه رابطه بین آنها نامشخص است، اما ورود غیرمنتظره مرد سوم، آرمان شهر کوچک آنها را مختل می کند...
پس از غرق شدن تصادفی پسر خردسالش، زنی دچار اختلال می شود و در نهایت در بیمارستان روانی بستری می شود. پس از آزادی، شوهرش او را برای یک تعطیلات آخر هفته به یک عمارت روستایی دورافتاده می برد تا بتواند به بهبودی او کمک کند...
تیمی ترنر در برآورده کردن آرزویش زیاده روی کرده است و اکنون که کریسمس نزدیک است، تقریباً کاری برای بابانوئل باقی نمانده است! اکنون این وظیفه تیمی است که کریسمس را نجات دهد، اما ...
داندیك، جوان یتیمی است که پس از فراز و نشیبهای فراوان، به دنبال عشق زندگیاش میگردد. او با مشکلات زیادی روبرو میشود، اما با طنز و اراده قوی خود، به مبارزه ادامه میدهد. این داستان، روایت تلاشهای داندیك برای رسیدن به خوشبختی و غلبه بر موانع زندگی است.
وقتی یک بابانوئل خسته و دلسرد به این فکر میکند که یک سال اجرای شب کریسمس خود را کنار بگذارد، خانم کلاوس و الفهایش تصمیم میگیرند تا نظر او را تغییر دهند...
آتسویا و دو تن از دوستان دوران کودکیاش پس از بدرفتاری خود در یک فروشگاه عمومی قدیمی پنهان میشوند. بعداً نامه ای از گذشته کشف می کنند و تصمیم می گیرند به نگرانی های نویسنده پاسخ دهند...
سیمون، کارگر ۳۰ سالهای است که در یک مزرعهی ویران در حومهی فرانسه زندگی میکند. او وقت خود را صرف مراقبت از خواهرش استل میکند که در نتیجهی یک بازی کودکانه به شدت معلول شده است. سیمون از گناه و افسردگی رنج میبرد. اما او راه خروجی میبیند و به نیروهای فرازمینی به عنوان وسیلهای برای آزاد کردن خود و خواهرش از زندان بدنشان اعتماد میکند...
سه غریبه خود را در ویلایی میبینند، هر کدام با همان هدف کشف چشمهی جوانی، شایعهای که در آن نزدیکی است. آنها یکی پس از دیگری تسلیم انحرافات نفسانی و لذت های ناپسند ارائه شده توسط ویلا می شوند...
بعد از مدتها جنگ خدایان و تایتانها، سرانجام خدایان فاتح این جنگ میشوند تا صلح و ثبات را به بشریت باز گردانند. اما شکست تایتانها به معنای ریشه کنی ظلم و ستیز در جهان نیست چراکه اینبار نوبت به یک شیطان بسیار خشن و ظالم به نام «پادشاههایپریون» است که با بشریت مبارزه کرده و دنیا را به سمت تاریکی سوق دهد.هایپریون به دنبال سلاحی است که به وسیله آن میتواند نسل بشریت را نابود کند و امپراطوری شوم خود را آغاز نماید اما «تسئوس» انسانی فانی است که توسط «زئوس» برگزیده شده تا انسانها را در جنگ علیه هایپریون رهبری کند.