بعد از آن که در انتقامجویان: جنگ ابدیت نیمی از جمعیت دنیا به دست تانوس کشته شدند، باقیماندهٔ انتقامجویان باید گرد هم بیایند و تلاش کنند تا در یک نبرد نهایی اقدامات تانوس را خنثی کنند...
در آیندهی نزدیک یک مامور سایبورگ (اسکارلت جوهانسون) به دنبال ردیابی و دستگیری تعدادی از خطرناک ترین مجرمان جهان است. اما زمانی که تروریسم پیشرفته تر می شود و هکرها این قابلیت را پیدا می کنند که به مغز افراد نفوذ کنند، کار برای او پیچیده تر می شود...
"فاسی" مردی 43 ساله است که هنوز با مادر خود زندگی می کند. زندگی روزمره او توسط کارهای خسته کننده تکراری سپری می شود. اما با پیدا شدن "آلما" و "هرا"، عادت های قدیمی او به چالش کشیده می شود...
در یک درهی دورافتاده واقع در کشور ایسلند، دو برادر که نزدیک به 40 سال است با یکدیگر صحبت نکرده اند بالاخره مجبور میشوند برای نجات گوسفندانشان که خیلی برایشان عزیز هستند، با هم متحد شوند...
مارگاریتا زن کارگردانی است که در حال فیلمبرداری یک فیلم با حضور یک بازیگر آمریکایی به نام بری هاگینز است که سر صحنه همیشه مشکل آفرین می شود. جدای از مسائل کارگردانی و فیلمبرداری او باید با بیماری مادرش و همچنین دخترش که در سن بلوغ است، دست و پنجه نرم کند ...
در یک جهان موازی، لیگ عدالت می خواهد که نظم را برروی زمین پایدار کند. اما زمانی که دانشمندان یکی پس از دیگری کشته می شوند، دولت ها، لیگ قهرمانان را به چالشی جدید برای یافتن مقصر این بمب گذاری ها و کشته شدن دانشمندان وارد می کنند...
مستند Human (انسان) ترکیبی از شهادت نامه ها و تصاویر هوایی منحصر به فرد است، با این حساب این فیلم نیز یک مستند منحصر به فرد است. این تجربه حساس یک درون نگری است به آنها که ما امروز به عنوان یک جامعه بلکه از همه مهمتر یک فرد می شناسیم. انسان از طریق جنگ، نابرابری، تبعیض، با واقعیت ها و تنوع شرایط انسانی روبرو میشود و …
یک مادر به همراه فرزندش یک مزرعهی خانوادگی را به ارث میبرند. اما هنگامی که یک رقیب تجاری سعی میکند تا به زور و اجبار حق آب مزرعهی آنها را بدست آورد، اتفاقات از کنترل خارج میشود و…
نگهبان امپراتوری پس از خیانت اطرافیانش به صورت تصادفی زیر برف دفن شده و در زمان منجمد میشود، 400 سال بعد او بازمیگردد تا نبرد نیمه تمامش را به پایان برساند...
"راج کوما"ماجراجو ،نترس و شجاع در میان دو گروه خطرناک قاچاقچی های مواد مخدر در دارتیپور، شهری کوچک قرار گرفته است. در این میان او به "چاندا" برادرزاده پارما رئیس یکی از باندها دل می بازد در حالی که خود برای شیو "راج"رئیس باند رقیب کار می کند. در نبرد نهایی او موفق می شود این دو گروه را متلاشی کند و با چاندا ازدواج کند.
راهول برای برآورده کردن آخرین آرزوی پدربزرگش به روستای کوچکی در هند می رود: تا خاکستر او را در آب مقدس رودخانه آنجا بریزد. او در مسیرش با زنی آشنا می شود و یک سری اتفاقات غیر منتظره برای آن ها رخ می دهد...
زمانی که شیوا، فرزند باهوبالی، درباره ی میراثش می فهمد شروع به یافتن پاسخ برای سوالاتاش میکند، داستان او درباره حوادثی است که در پادشاهی ماهیشماتی اتفاق افتاده است...
«ال جفه» (فرناندس)، ثروتمند مکزیکی پس از کشف این که دخترش «ترسا» (مالدونادو) از ژیگولویی به نام «آلفردو گارسیا» بچه دار است، یک میلیون دلار برای سر «گارسیا» جایزه می گذارد. «کوییل» (یانگ) و «ساپنسلی» (وبر)، دو جایزه بگیر امریکایی به «بنی» (اوتس)، پیانیست «بازنده»، ده هزار دلار برای تعیین محل «گارسیا» پیشنهاد می کنند…