در سال 2019 اکثر انسانها به خون آشام تبدیل شدهاند. با منابع خون رو به کاهش، آنها آینده خود را در خطر می بینند. در همین حال یک محقق همراه گروهی از انسانهایی که هنوز خونآشام نشدهاند، سعی در نجات بشریت دارند.
جوانی به نام هنری لتام ( رایان گوسلینگ ) مریض روانی دکتر بتی لوی ( جانین گاروفالو ) است و برای ملاقات خود با پزشکش به مطبش می رود و با دکتری دیگر به نام سام فارستر ( اوان مک گرگور ) مواجه می شود . او از این موضوع سرخورده می شود و به دکتر فارستر می گوید که قصد دارد که در نیمه شب شنبه و تولد خود, خود خودکشی کند...
داستان در رابطه با مترسک ادم خوار و عجیبی است با ویژگیهای خفاشی که هر ۲۳ سال یکبار ۲۳ روز به سراغ مردم می اید تا حسابی شکمشو سیر کنه و حالا روز ۲ است و بار دیگر امده تا قربانی بگیرد و اولین قربانی پسر بچه روستایی است از طرفی یک سری بچه های مدرسه ای برای اردو به نزدیکی ان شهر امدند و بی خبر از حوادث…
این فیلم بر اساس یک موضوع معروف بدنام توییتر با 148 توییت است که در آن زولا با یک کارگر رابطه جنسی به نام استفانی در رستورانی که پیشخدمت های زولا ملاقات می کند ، روبرو می شود و هر دو بلافاصله با رقص قطب رابطه برقرار می کنند...
در دولت دست نشانده مانچوکو در دهه 1930، چهار مأمور ویژه حزب کمونیست پس از بازگشت به چین، مأموریتی مخفی را آغاز کردند. این تیم توسط یک خائن لو می رود و همه در معرض تهدیدی بزرگ قرار می گیرند...
داستان در مورد دو دوست است که تصمیم دارند یک گروه موسیقی تشکیل داده و سرنوشت موسیقی راک را برای همیشه تغییر دهند. برای این منظور آن ها به یک گیتار جادویی که در یک موزه قدیمی نگهداری می شود نیاز دارند...
در یک بار یک مشتری به صاحب آنجا نصیحت می کند که بار خود را ببندد چون موجوداتی ترسناک به بار خمله خواهند کرد . اما صاحب آنجا به حرف او توجهی نمی کند تا اینکه موجودات حمله می کنند . حالا افراد آنجا گیر افتاده اند و باید خود را از آن بار نجات دهند و …
اکتبر سال ۱۹۶۲٫ یک هواپیمای جاسوسی امریکا در آسمان کوبا به پرواز در می آید و عکس هایی از محل استقرار موشک های دوربرد اتمی اتحاد شوروی در آن کشور می گیرد. به این ترتیب تعارض میان امریکا و شوروی بالا می گیرد و جهان در آستانه ی یک جنگ دیگر قرار می گیرد …
لوئیس وین که سرانجام به خاطر نقاشیهای فوقالعادهاش، به عنوان یک هنرمند به رسمیت شناخته شده است. با این حال، پس از عاشق شدن و ازدواج کردن او با زنی با نام امیلی ریچاردسون (با نقشآفرینی کلر فوی)، زندگی او وارد مسیری سراشیبی میشود...
الوئیز، زن جوانی با علاقه به طراحی مد، به طرز مرموزی خود را در زمان و مکان متفاوتی، یعنی سال ۱۹۶۶ در لندن و در بدن خواننده ای به نام سندی، میبیند. او در بدن سندی، وارد یک رابطه عاشقانه میشود. اما با گذر زمان متوجه میشود که زرق و برق دهه ۶۰ لندن آنطور که به نظر میرسد نیست…