کش تلاش میکند تا زندگی شرافتمندانه و آرامی داشته باشد، اما زمانی که "بیگ کت" او را مجبور به بازگشت به خدمت خود میکند، کش برای محافظت از شهر و تنها خانوادهای که برایش باقی مانده هر کاری میکند...
هانا اسونسن برای تدریس در یک کلاس شیرینیپزی در کالج شهر دعوت میشود، اما تجهیزاتش دستکاری میشود و انفجاری رخ میدهد که توسط آتشنشانی به عنوان یک حادثه تلقی میشود. به زودی، یکی از همکارانش به قتل میرسد و هانا شروع به کنار هم چیدن قطعات پازل رمز و راز قتل میکند. هانا برای جمعآوری سرنخهای جرم و جنایت و کنار هم چیدن آنها به دوستان و خانوادهاش تکیه میکند و با ورود چاد نورتون (وبستر)، دادستان شهر لیک ادن، با جنبهای متفاوت از قانون و نظم روبرو میشود.
نادیا، تنها بازمانده از سرنوشت غمانگیز خانوادهاش، با سایه سنگین فداکاری پدرش روبرو است و در حالی که با زندگی در آستانه خطر روبرو است، تلاش میکند تا با آن کنار بیاید.
داستان دو دوست دوران کودکی، آملیا و آرچی را دنبال میکند. آرچی همیشه عشق خود را به آملیا پنهان کرده است، اما درست زمانی که شجاعت ابراز احساسات خود را پیدا میکند، آملیا عاشق بیلی والش، دانشآموز جدید انتقالی میشود.
در سال 1847، یک بیماری همهگیر مرموز در یک بیمارستان زنان و زایمان در وین در حال گسترش است. در این میان، دکتر ایگناتس سملوایس تلاش میکند تا با به چالش کشیدن تمام نظریههای سنتی، تب زایمانی را شکست دهد.
دو آدم دلزده از عشق در یک عروسی همدیگر را ملاقات میکنند و تا آستانهی برقراری رابطه پیش میروند، اما قبل از آن متوقف میکنند. آنها با این احتمال که شاید این بار عشق واقعی باشد، توافق میکنند که اعترافات صادقانهای در مورد گذشتهی خود با یکدیگر داشته باشند...
نبراسکا سیتی، 1991. دو دوست صمیمی فرصتی برای اداره بوفه استخر شنا پیدا میکنند. این بوفه بعداً به محلی ایدهآل برای گریز، تفریح، کشف شخصی و عاشقانه تبدیل میشود.
در عصر حجر، گروهی از انسانهای اولیه که از هم جدا شدهاند برای یافتن سرزمینی جدید به هم میپیوندند. اما زمانی که آنها به یک موجود اهریمنی و مرموز مشکوک میشوند که آنها را شکار میکند، این گروه مجبور به مقابله با خطری میشوند که هرگز تصور نمیکردند...
بگوس، فیلمنامهنویس، با هانا، دوست دوران دبیرستان خود که از غم از دست دادن همسرش رنج میبرد، دیدار میکند. بگوس که خواهان دوباره عاشق شدن هانا است، تلاش میکند تا او را به تجربه عشقی دوباره مانند فیلمها ترغیب کند.
در یک روستای دورافتاده، دو برادر مردی را می یابند که توسط شیطان تسخیر شده است. آنها تصمیم می گیرند مرد را بکشند، اما موفق نمی شوند و تنها باعث گسترش هرج و مرج در روستا می شوند...
قاتلی که به دنبال آرامش در دوران بازنشستگی خود بود، با افشاگری دوستش مبنی بر توطئهای در دولت آفریقای جنوبی، مجبور به بازگشت از دنیای تاریک گذشته خود میشود.
مارینت پیچون، ستاره فوتبال زنان فرانسه، با پیوستن به لیگ حرفهای آمریکا، راه را برای زنان فرانسوی دیگر در این رشته ورزشی هموار کرد. او با استعداد و تلاش خود، رکوردهای متعددی را به نام خود ثبت کرد و به الگویی برای نسلهای آینده تبدیل شد.
یک مرد درگیر تمام کردن اقتباس انیمیشنی خود از رمان ناباکوف است، همزمان سمینار تحصیلات تکمیلی درباره گتسبی بزرگ را تدریس میکند، و فقط شش ماه دیگر زنده است.
گاسپار، کارآگاهی که در حال پیگیری پرونده قتل عامی با دخالت دولت است، از طریق یک مخبر، به سرنخهایی از ناپدید شدن دوست دوران کودکی خود، کیانا، دست پیدا میکند. این سرنخها او را به وان علی، یک تبهکار قاچاق انسان، متصل میکند.
در برابر خطری که کشور را تهدید میکند، افسران ارشد نیروی هوایی هند، گروهی به نام "اژدهایان هوایی" را تشکیل میدهند. این فیلم داستان این گروه و روابط صمیمانه، برادری و نبردهای آنها را، چه در داخل و چه در خارج از کشور، روایت میکند...
در سال 1942، در اوج مبارزات مردم هند برای استقلال، دختری جوان و جسور به نام "آشا" برای ترویج پیام وحدت و همبستگی، یک ایستگاه رادیویی مخفی راهاندازی میکند. این اقدام جسورانه، او را به چالش بزرگی با مقامات انگلیسی در دوران جنبش "ترک هند" میکشاند.
در این فیلم کوتاه میبینیم که جاینا به سرزمین مادری خود برمیگردد. وی خود را مقصر مرگ پدرش میداند چرا که در جریان جنگ سوم با ارک ها (وقایع Warcraft 3)، جاینا را دیلین که به قصد انتقام مرگ پسرش توسط ارکها در جنگ دوم آنها را به خاک و خون میکشید، وی را تنها گذاشت و در جبهه ارکها قرار گرفت. چرا که اعتقاد داشت پدرش این موجودات را بهخوبی نمیشناسد و نمیخواهد قبول کند که آنها تغییر کردهاند.