داستان پیل جو، یک بیمار آلزایمر در 80 سالگی، که تمام خانواده خود را در دوران استعمار ژاپن از دست داد و انتقام تمام عمر خود را قبل از ناپدید شدن خاطراتش وقف می کند و جوانی 20 ساله که به او کمک می کند...
بری، که به تازگی از همسرش طلاق گرفته و به دلیل جنایات او تحت بازداشت خانگی است، با ظاهر شدن یک تعقیب کننده، با چالش جدیدی روبرو می شود. این تعقیب کننده به نظر می رسد که کنترل محیط اطراف خود را دارد و بری را تحت نظر دارد...
یک زن در یک سفر تفریحی انفرادی با قایق تفریحی، با سه قاچاقچی مواد مخدر روبرو می شود که او را مجبور می کنند تا در آب های پر از کوسه شیرجه بزند تا کوکائین های در آب را بالا بیاورد ...
زن جوانی که به تازگی ازدواج کرده است، به قتل شوهرش که به او خیانت کرده است، متهم میشود. او باید راهی برای اثبات بیگناهی خود پیدا کند و در عین حال، شوهرش را قبل از اینکه دیر شود، رسوا کند...
چهار برادر لاکپشت که زندگی خود را صرف یادگیری نینجوتسو کردهاند، پس از سالها پناهگرفتن از دنیای انسانها در فاضلابهای شهر نیویورک، راهی سطح شهر میشوند تا به عنوان نوجوانان عادی پذیرفته شوند؛ دوست جدیدشان اپریل اونیل به آنها کمک میکند تا با یک سندیکای جنایتکار و ارتشی از جهشیافتهها مقابله کنند...
یک کارآگاه مصمم، به دنبال یافتن حقیقت در مورد بزرگترین سازمان قاچاق مواد مخدر آسیا است. او با رئیس این سازمان که یک فرد گمنام است، کار ناتمامی دارد و به همین دلیل به جستجوی او ادامه میدهد...
یک نوجوان هندی-آمریکایی که با هویت فرهنگی خود دست و پنجه نرم می کند، با بهترین دوست خود درگیر می شود و در این روند، ناخواسته موجودی شیطانی را آزاد می کند که با تغذیه از تنهایی او قوی تر می شود...
داستان در مورد یک کارآگاه مشکوک و خسته است که شروع به تحقیق در مورد یک مغازه عتیقه فروشی میکند. این مغازه در دنیایی پر از فساد قرار دارد و کارآگاه معتقد است که در این مغازه اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است...
دو برادر که از یکدیگر دور شدهاند، یک حمام کوچک در یک شهر کوچک را به ارث میبرند. یکی از آنها میخواهد حمام را به یاد پدر مرحومشان حفظ کند؛ دیگری میخواهد آن را به آپارتمان تبدیل کند تا از آن سود ببرد...
آگوستو و پائولینا 25 سال است که با هم زندگی میکنند. آگوستو هشت سال پیش به بیماری آلزایمر مبتلا شد. آنها از روزی میترسند که او دیگر پائولینا را نشناسد...
در یک روز سرد زمستانی در سال ۱۹۴۰، ژول برای زندگی با عمویش، شهردار یک روستای مهاجرنشین در شمال کبک، به آنجا میرود. او به دلیل بیماری پوستی نادرش از مدرسه محروم میشود. از آن پس، آرزوی بزرگ او این است که درمان شود...
هفت پزشک که در اورژانس بیمارستان پارکلند حضور داشتند، مشاهدات پزشکی شگفتانگیزی در مورد زخمهای جان اف کندی ارائه دادند. این مشاهدات میتواند به روشن شدن جزئیات ترور جان اف کندی کمک کند...