داستان فیلم در مورد مردی سیاه پوست به نام “کالین” (با بازی دیوید دیگوس) می باشد که سه روز نهایی محاکمه اش را سپری می کند. او شاهد تیراندازی یک افسر پلیس به مظنون در حال فرار بوده است و همین موضوع باعث ایجاد دردسر برای او می شود. او به همراه دوست دوران بچگی اش مایلز، کار جا به جایی وسایل را انجام می دهند و با وجود موانعی که جامعه برای دوستی آن ها ایجاد می کند، با این حال باز هم سعی دارند این رابطه ی دوستانه را حفظ کنند و…
داستان فیلم در خصوص زوجی خلافکار است که در یکی از سرقتهای خود از یک خانه با یک زن اسیر شده در آنجا روبرو میشوند، که در ادامه متوجه میشوند صاحب خانه برای آنها نقشه کشیده است.
یک مجرم رده پایین هنگامی که به عنوان مرخصی از زندان آزاد میشود، از دست نگهبانان خود فرار میکند و به قصد انتقام نزد افرادی میرود که او را به یک قاتل بیاحساس تبدیل کردند و…
«روی مکبراید» ماموریت خطرناک کاوش در منظومه شمسی را به منظور یافتن پدر و تیم نفرین شده همراهش را سی سال پس از اعزام آنها برعهده میگیرد و ناگهان با انفجاری مواجه میشود که تمام هستی را تهدید میکند.
این فیلم داستان دو جوان را به تصویر میکشد که تصمیم میگیرند برای گذراندن آخر هفته به نیویورک بروند ، آنها بعداز رسیدن به نیویورک با وضعیت بد آب و هوایی و یک سری ماجراهای دیگر مواجه می شوند ، که…
وقوع مجموعه ای قتل ها در یک شهر مردم آنجا را شوکه میکند تا جایی که آنها باور میکنند که تمام این قتل ها کار یک موجود افسانه ای به نام "گولم" می باشد که از دوران های تاریک بسیار دور آمده است...
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 16 جایزه و نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
12 نفر از اعضای هیئت منصفه قصد دارند در مورد اعدام شدن جوانی تصمیم بگیرند. تمام اعضا به جزء یک شخص رای بر محکومیت جوان میدهند. به مرور زمان با مخالفت همان یک نفر و دلایلی روشنی که می اورد کم کم ...
داستان فیلم در زمانی اتفاق میافتد که کریستوفر تبدیل به یک انسان بالغ شده است و اکنون تمرکز او بر روی زندگی، کار و خانوادهاش میباشد. تا اینکه کریستوفر به صورت ناگهانی با دوست قدیمی خود، وینی د پو (پو خرسه)، برخورد میکند. وینی به گذشتهی فراموش نشدنی دوران بچگی خود بازگشته است و برای پیدا کردن دوستان گمشدهاش کمک میخواهد و…
هنگامی که یک سیگنال تلفن همراه مرموز باعث می شود شهر به آخرالزمانی ترسناک تبدیل شود و هرج و مرج همه جا را فرا گیرد، یک هنرمند تمام تلاش خود را می کند تا پسر جوانش را در انگلستان پیدا کند و ..
«جانگسو» مأمور تحویل کالا با هائمی دختری که زمانی در محله او زندگی میکرد، روبرو میشود. «هائمی» از «جانگسو» میخواهد وقتی او به آفریقا سفر میکند مراقب گربهاش باشد. «هائمی» از سفر برمیگردد و یک مرد جوان اسرارآمیز به نام «بن» را که در سفر با او آشنا شده است، به «جانگسو» معرفی میکند. یک روز «بن» با «جانگسو» درباره نامعمولترین سرگرمی خود صحبت میکند.