تسوکاسا زمانی که دانش آموز دبیرستانی بود دچار تصادف شدید رانندگی شد. او هنوز از عوارض آن تصادف رنج می برد، با اختلال حافظه و نیاز به استفاده از ویلچر می باشد. تسوکاسا عاشق راننده تاکسی ماساکی می شود. آنها با وجود مشکلاتی که دارند سعی می کنند در کنار هم خانواده ای شاد بسازند، اما با یک موقعیت جدی دیگر مواجه می شوند.
در مورد گروهی از افراد می باشد که می خواهند مسیر 3000 مایلی شانگهای تا چشم انداز های پوشیده از برف هیمالیا را پیاده روی کنند اما در میانه ی راه، با یکی یتی (مرد برفی) جوان به نام اورست برخورد می کنند. در ادامه، آنها تصمیم می گیرند تا این موجود جادویی را به آغوش خانواده اش که در اورست زندگی می کنند، بازگردانند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
داستان پویانمایی درباره خوک کوچکی است که با استفاده از یک آسیاببادی شهرش را از خطر آلوده شدن در امان میدارد. اما کارهای او توسط مردم ناسپاس، نادیده گرفته میشود و او در مدرسه مورد آزار و تمسخر دیگران قرار میگیرد تا اینکه دوستی از راه میرسد و اوضاع شروع به تغییر میکند…
یک زوج تازه ازدواج کرده یک زن را برای سه نفر دعوت می کنند. کسی که برای آنها ناشناخته است در حال تماشای برنامه آنهاست. وقتی سه نفر چهار نفر می شود، آن موقع است که هرج و مرج شروع می شود...
یک تفنگدار دریایی سابق پس از بازگشت از عراق به شهر زادگاهش، به یک زن ۲۰ ساله که در آستانهی زندان است، کمک میکند تا برای اردوگاه آموزشی ارتش آماده شود...
یک کارگردان سینمای هالیوود گروهی از دوستان و غریبه ها را برای یک گردهمایی اجتماعی در روز ولنتاین در یک سینمای متروک جمع می کند و در آنجا با هر یک از آنها در مورد عقایدشان درباره عشق و تنهایی مصاحبه می کند...
"رام جانه" توسط پلیسهای فاسد دستگیر شده و روانه زندان می شود. پس از چند سال او آزاد شده و به خیابانها باز می گردد. او تصمیم می گیرد به بچه های محلی کمک کند تا دچار فساد نشوند و...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
فرشته ای که مآمور هدایت ارواح مردگان پس از مرگ آنهاست (نیکلاس کیج)، به اقتضای وظیفه اش، با آدم*ها و زندگی آنها آشنا می*شود. زندگی آدم*ها روی زمین برای او موضوع جالبی بوده تا اینکه عاشق دختر پزشکی می*شود (مگ رایان) که به خاطر فوت بیمارش در حین عمل جراحی قلب، متآثر شده و روی پلکان بیمارستان محل کارش، گریه می*کند. علاقه به آن دختر و اشتیاق برای درک احساس او و آدم*های دیگر نسبت به زندگی و کشف علت علاقهء آنها به زندگی زمینی،
یک قاتل زنجیره ای در سالگرد ولگردی اولیه خود به شهر کوچکی بازمی گردد و یک پلیس جوان را که خودش بازمانده قتل عام اصلی است مجبور می کند تا قبل از اینکه خیلی دیر شود او را دستگیر کند...
لورا و ماسیمو برگشته اند و قوی تر از همیشه هستند. با این حال، روابط خانوادگی ماسیمو و مردی مرموز که برای قلب لورا نقشه کشیده ، زندگی عاشقان را پیچیده می کند...