"مارک کراس" مجسمه سازی سالخورده به همراه همسرش "لئا" در جنوب فرانسه و به دور از جنگ زندگی می کند.به نظر می رسد او به انتهای زندگی و هنر خود رسیده است.روزی همسرش به یک فراری اسپانیایی پناه می دهد و...
یک شیطان اخروی در حال سر خوردن به شهر کوچکی در سوئد است. شش دختر غیرمرتبط برای مبارزه با این شیطان انتخاب شده اند. آنها باید با هم بر اختلافات خود غلبه کنند تا خود و جهان را نجات دهند.
وینکه و ورستیوف بهترین کارآگاهان اداره پلیس آنتورپ هستند. آنها با قتل توسط یک مجری برجسته روبرو می شوند و تمام تلاش خود را برای دستگیری قاتل به کار می گیرند...
آنه، یک وکیل برجسته، با همسرش پیِره و دو دخترشان زندگی میکند. آن به تدریج درگیر رابطهای پرشور با تئو، پسر پیره از ازدواج قبلیاش میشود، که حرفه و زندگی خانوادگیاش را به خطر میاندازد...
فلور فرشته آبی در یکی از "خانه های گل" هنگ کنگ است - بوردلوها و کلوپ های شبانه دهه 1930. یک مجری جدا و زیبا، او عاشق استاد دوازدهم چان، وارث یک داروخانه زنجیره ای می شود. آنها با یک پیمان خودکشی می بندند. 50 سال بعد، در هنگ کنگ مدرن، روح فلور در دفتر روزنامه یوئن ظاهر می شود و می خواهد برای یافتن چان آگهی بگذارد....
بی و بن در یک قرار ملاقات عالی با هم آشنا شده و به یکدیگر علاقه مند می شوند . اما پس از آن، این علاقه به سردی تبدیل می شود . تا اینکه در یک عروسی در استرالیا دوباره با هم روبرو می شوند . در این شرایط، آنها برای اینکه از شر مزاحمت های دیگران خلاص شوند، تصمیم می گیرند وانمود کنند که با هم هستند...
در ابتدای فیلم راب پسر نوجوان دبیرستانیای را نشان میدهد که دوست دارد اولین تجربه اش را انجام دهد و با کلوچهای شبیه به میمون بازی میکند و سگش فریزی این کلوچه را هنگامی که روی میمون راب است میلیسد، برادر کوچکتر راب از این جریان فیلمی میگیرد و آن را به تمامی دوستان راب بلوتوث میکند و راب از دیگر همکلاسیهایش و به خصوص دختران خجالت میکشد اما یکی از همکلاسیهای دخترش (هیدی) که او را در این حال میبیند به او پیشنهاد بازی میدهد و پس از مدتی اتفاقاتی برایشان میافتد و راب متوجه خیانت او میشود....
مردی در یک کانتینر بارگیری بیدار میشود که تنها یک تلفن همراه دارد. آدمربایان او به او ۲۴ ساعت فرصت دادهاند تا ۱۰ میلیون دلار باج جمع کند یا بمیرد...
راشل سال هاست که با گناه تصادفی غرق شدن خواهر کوچکترش، هانا، زمانی که بچه بودند، زندگی می کند. اما گاهی اوقات گناه کافی نیست. اکنون، در روز تولد هانا، روح دختر مرده برای آزار و اذیت خواهر بزرگترش بازگشته است...