فیلم "ناامیدی در جبهه شرقی" داستان زندگی سربازان مجارستانی در جبهه شرقی جنگ جهانی دوم را از نگاه یک کاپیتان روایت میکند.این سربازان وظیفه دارند تا پارتیزان های شوروی را پیدا و دستگیر کنند تا خطوط مقدم جبهه را امن نگه دارند.
در برابر خطری که کشور را تهدید میکند، افسران ارشد نیروی هوایی هند، گروهی به نام "اژدهایان هوایی" را تشکیل میدهند. این فیلم داستان این گروه و روابط صمیمانه، برادری و نبردهای آنها را، چه در داخل و چه در خارج از کشور، روایت میکند...
در یک گردهمایی کوچک خانوادگی، مردی اعلام میکند که همراه با همسرش نام فرزندی را که در انتظارش هستند، برگزیدهاند. آنها نام آدولف را انتخاب کردهاند؛ نامی منفور و مغضوب که از زمان پایان جنگ در سال 1945 بر هیچ کودکی گذاشته نشده است. این موضوع باعث مجادلاتی بی پایان در بین اعضای خانواده میشود که مقدمهای برای افشای رازهایی دیگر است.
پزشکی در یک شهر کوچک مجبور میشود با شیاطین مقابله میکند تا بتواند او زندگی یک دختر نوجوان که در خانه ای قدیمی همراه خانواده اش زندگی میکند را نجات دهد…
در تور سال ۲۰۱۰ یک گروه موسیقی، پاپ استار بین المللی و اعضا گروه بصورت مرموزی ناپدید می شوند. وقتی که زمان حال و قبل مرور می شود. خود را درگیر جنگیدن و پیدا کردن جواب برای چیزی مهم تر از زندگی خود می بینند وقتی که صنعتی مخفی آشکار شد.
گروهی مرموز که مادری به نام روث را تعقیب میکنند باعث شده تا او از شهر فرار کند او که بعد از مدتی یک مکان دیگر را برای زندگی پیدا کرده و زندگی خود را از سر می گیرد دوباره احساس تعقیب شدن توسط شخصی در وجود او شعله ور می شود که ...
داستان این فیلم درباره ی دو همکلاسی دبیرستانی است که تقریبا در هر موردی و بحث مدرسه ایی با یکدیگر مخالف و مشکل دارند و با همین وضعیت نقشه ی بلند پروازانه ایی برای قبول شدن در دانشگاه های محبوبشان دارند و...
پس از یک مینی سریال شش قسمتی با پایانی باز ، این فیلم روایتگر یک فاجعهی وحشتناک در تاریخ پانزده جولای است و قهرمانان نیروی پلیس تمام استعداد و تواناییشان را میگذارند تا از سقوط ترکیه جلوگیری کنند و…
در سال ۱۹۸۹، باب لازار در یک کانال تلویزیونی لاس وگاس شرح داد که او بر روی سفینه فضایی بیگانه در منطقه اس-4 در جنوب منطقه 51 کار می کرده است. از آن تاریخ به بعد منطقه 51 تبدیل به سمبل پنهان کاری دولت امریکا در زمینه یوفو شد، و لازار تا به حال سکوت کرد اما...
داستان فیلم درباره زنی به نام کتی است که پس از اینکه به لس آنجلس نقل مکان می کند مجبور می شود در آپارتمانش تنها بماند و این شروع اتفاقات عجیب و غریب است......
پسری به نام بیلی ناامید و عصبی زندگی فقیرانه خود را ادامه می دهد. دوستش مایک به او می آموزد که چگونه از این وضعیت بیرون آید. او به همراه دوستش پیش میرود تا اینکه نیمه گمشده اش را پیدا میکند و زندگی برایش پر از امید می شود. اما همچنان بی اعتمادی، حسادت و ترس سرنوشت او را در بر گرفته و...
یک فیلمساز به همراه گروهش که در حال ساخت یک مستند در مورد حقایقی در مورد موجودات فضایی هستند، به طور اتفاقی با شخصی مرموز مواجه میشوند که دارای رازی تاریک میباشد و..
در محلی تفریحی که در سنت آگوستین، فلوریدا واقع شده است، یک ماجراجویی خانوادگی توسط یک برادر و خواهر شکل میگیرد آن ها با دلفینی آشنا میشوند که به خاطر یک آزمایش مخفیانه از خانواده اش جدا شده و...
در این فیلم کوتاه میبینیم که جاینا به سرزمین مادری خود برمیگردد. وی خود را مقصر مرگ پدرش میداند چرا که در جریان جنگ سوم با ارک ها (وقایع Warcraft 3)، جاینا را دیلین که به قصد انتقام مرگ پسرش توسط ارکها در جنگ دوم آنها را به خاک و خون میکشید، وی را تنها گذاشت و در جبهه ارکها قرار گرفت. چرا که اعتقاد داشت پدرش این موجودات را بهخوبی نمیشناسد و نمیخواهد قبول کند که آنها تغییر کردهاند.