مهندسی از توکیو وارد جزیره ای استوایی می شود تا با حفر یک چاه، به کارخانه شکر آن نزدیکی کمک کند. او با خانواده "فوتوری" که به دلیل شکستن سنتهای قدیمی مورد تنفر اهالی هستند آشنا شده و...
کیت دختر نوجوان و زیبایی است که با مادرش زندگی می کند و در زمینه برقراری ارتباط اجتماعی تجربه ای ندارد . مادر کیت زنی بی توجه به مسائل اخلاقی است که هر بار که در یک رابطه عشقی شکست می خورد از محل اقامتشان به جای دیگری نقل مکان می کند و بنابراین کیت همیشه دختری تنها بوده و هیچ دوستی ندارد . از سوی دیگر جان تاکر که پسری خوش تیپ و خوش هیکل و کاپیتان تیم بسکتبال مدرسه است و تجربه زیادی در ارتباط با دختران دارد همزمان با سه تا از دخترهای مدرسه به اسامی هیدر ، کری و بت دوست می شود و در ادامه هر سه آنها را رها می کند . دخترها که متوجه این موضوع شده اند با هم متحد شده و تصمیم می گیرند از جان انتقام بگیرند . بنابراین آنها نقشه ای طرح می کنند که کیت را به نحوی با جان آشنا کنند و سپس کاری کنند که کیت او را رها کند تا دل جان بشکند اما در ادامه مشخص می شود که کیت و جان واقعاً دلباخته هم شده اند.
سه دختر نوجوان بریتانیایی برای جشن گرفتن گذار به بزرگسالی، به تعطیلات میروند. آنها در این تعطیلات مینوشند، به کلوب میروند و با پسران ارتباط برقرار میکنند. این تعطیلات باید بهترین تابستان زندگی آنها باشد...
تنها بازمانده یک ماموریت نجات بین سیاره ای ، در جستجوی آخرین بازمانده های ماموریت قبلی به سیاره ای وارد می شود که در آن یک میمون بر شهر زیرزمینی انسانها حکومت می کند …
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 17 جایزه و نامزد دریافت 21 جایزه دیگر.
«اريکا» (هوپر) استاد کهنه کار پيانو، در يکي از کنسرواتوارهاي معروف وين تدريس مي کند. او شوهر نکرده و نامزدي هم ندارد. اما روزي پي مي برد يکي از دانشجوهاي با استعدادش به نام «والتر» (ماژيمل) به او علاقه مند شده و شخصيت سرد و خشکش، اصلا آن جوان را پس نزده است...
«ديلن» (باريمور)، «ناتالي» (دياز) و «الکس» (ليو)، يک بار ديگر به دفتر رئيس شان، «چارلي» (صداي جان فورسايت) فراخوانده مي شوند و در جريان تازه ترين مأموريت شان قرار مي گيرند: پيدا کردن يک جفت انگشتر که حاوي اطلاعاتي طبقه بندي شده هستند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 27 جایزه و نامزد دریافت 65 جایزه دیگر.
این فیلم که براساس رمان جنجالی « رتیل » نوشته تیری ژونکوئه ساخته شده ، روایتگر داستان یک جراح زیبایی به نام رابرت لدگارد ( آنتونیو باندراس ) است که در یک ویلای مجلل زندگی می کند. خدمتکار او در این ویلا زنی به نام ماریلا ( ماریسا پاردس ) است و در طبقه بالای ویلا هم دختری به نام ورا ( آلنا آنایا ) حضور دارد که بدنش توسط یک پوسته احاطه شده!
میکو و تاندا زوجی هستند که دو سال پیش از دانشگاه فارغ التحصیل شدند. میکو که از زندگیشان ناراضی است، کار خود را رها می کند و تاندا را تشویق می کند که این گروه را حرفه ای کند. آنها در نهایت زمانی که سی دی های آنها توسط شرکت های ضبط رد می شود شکست می خورند. اما ...
«کلی» ( رز بیرن ) و «مک» ( ست روگن ) زن و شوهری هستند که با نوزادشان در محله ای ساکت و آرام زندگی می کنند و هیچ مشکلی ندارند، تا اینکه برادران «فرت» به همسایگی آن ها می آیند و دردسر برای این دو آغاز می شود...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 122 جایزه و نامزد دریافت 87 جایزه دیگر.
«مایلز» (جیاماتی) معلم و نویسنده ی ناموفقی است که در میان سالی از همسرش جدا شده است. «جک» (چرچ) نیز دوستی صمیمی است که «مایلز» او را از دوران دانشجویی می شناسد. «جک» قرار است هفته ی آینده ازدواج کند و «مایلز» به عنوان هدیه ی ازدواج به او پیشنهاد می کند که یک هفته ای به کالیفرنیا بروند...
یک نوجوان ۱۶ ساله به نام ژاکوب پورتمن (ایسا باترفیلد) که یک پناه گاه سری در یک جزیره کشف میکند که در آنجا، کودکان غیرعادی که دارای توانایی های خاصی هستند توسط یک زن (اوا گرین) نگهداری می شوند. ژاکوب قصد دارد با کودکان و افراد ساکن در این جزیره آشنا شود ولی متوجه می شود که اتفاقاتی درحال وقوع است که ممکن است برای آنها خطرناک باشد …
در سال ۱۸۸۸ در لندن، فقر و بدبختی باعث بوجود آمدن زندگیهای هولناکی در محله وايت چاپل شده است. در اين زمان فردی جنايتکار و بدنام به اسم «جک ريپر» در اين محله مشغول آدمکشی و از بين بردن زنان فاحشه است. يک بازرس اسکاتلنديارد به اسم «فرد آبرلين» (جانی دپ) با کمک همکارش «پيتر گادلی» در پی اين هستند که بفهمند اين قاتل زنجيره ای کيست و چرا اين زنان را بطور وحشيانه می کشد...
بیش از 20 سال پس از مرگ او بر اثر شلیک گلوله، جیمی بونز به عنوان یک روح برمی گردد تا از کسانی که او را کشته اند انتقام بگیرد و محله اش را پاکسازی کند...
جوی 2 روز فرصت دارد تا 12 ماشین بفروشد تا شغلش را حفظ کند و عشقش را راضی نگه دار.اما اوضاع بدتر میشود. او در حال شعبده بازی با 3 خریدار است که یک مرد با مسلسل به نمایندگی ماشین داخل می شود و همه را گروگان می گیرد...
یک هنرمند جوان در جنگلی وسیع و بکر در غرب ایرلند سرگردان میشود. او پس از یافتن پناهگاهی، به همراه سه غریبه دیگر گرفتار میشود و هر شب توسط موجودات مرموزی مورد تعقیب قرار میگیرند.