“لم” به شیکاگو می رود تا گندمی که خانواده اش در مزرعه شان کاشته اند را بفروش برساند.او با پیشخدمتی به نام “کیتی” آشنا می شود.آنها عاشق هم شده و ازدواج می کنند.”کیتی” توسط مادر “لم” و خواهرش پذیرفته می شود اما پدرش او را رد می کند زیرا معتقد است او به خاطر پول با “لم” ازدواج کرده است…
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
سال 1915. گروهى دانشآموز در يكى از شهرهاى آلمان بر اثر تبليغات معلمشان داوطلب پيوستن به ارتش مىشوند. شخصيت اصلى ميان آنان پسرى حساس و زيرك به نام « پاول » ( ارز ) است، كه تمام همكلاسىهايش يكى پس از ديگرى در جبهه از بين مىروند.
عكاسى خرده پا به نام « لوك شانن » ( كيتن ) به تشويق محبوبهاش، « سلى » ( دى )، يك دوربين فيلمبردارى تهيه میكند. اما طرز كار دوربين را به درستى نمیداند و نخستين فيلمهاى خبرى كه فيلمبردارى میكند، بر اثر خرابكارى ميمونى كه همراه او است مورد تمسخر همگان قرار میگيرد.
« فاوست » ( اکمان )، دانشمندى پا به سن گذاشته، با شیطان ( یانینگس ) پیمان مىبندد تا طاعون را از شهر دور کند. سپس وسوسه مىشود تا جوانى ابدى بیابد و خیلى زود دخترى را به نام « مارگریت » ( هورن ) فریب مىدهد.
سال 1830. در نمايش دكتر كاليگارى (كراوس)، خوابگردى به نام سزار (فايت) پيشگويى مىكند. از جمله در شبى كه آلن (تواردوسكى)، فرانسيس (فهئر) و جين (داگوفر) (دو دانشجو و دخترى كه هر دو دست میدارند) به ديدن نمايش آمدهاند، طالع آلن را مىبيند و پيشبينى مىكند كه او خيلى زود خواهد مرد...
« فیلیپ مارلو » ( بوگارت ) ، کارآگاه خصوصى ، مأمور میشود تا درباره ى حق السکوت بگیرى که عکسهاى نامناسبى از دختر یک ژنرال بازنشسته و ثروتمند در اختیار دارد ، تحقیق کند .
دختری با خانواده کوچ نشینش در صحرا زندگی میکرده و عاشق مرد اسب سوار بوده است اما قانون حاکم بر آن ایل قشقایی اجازه نمیداد تا عمویش ازدواج نکرده، او ازدواج کند و در پنجاه و هفت سالگی، عموی گبه همچنان مجرد است. در تمام این مدت مرد اسب سوار گبه را در صحرا دنبال میکند و…
«سِر ادوارد ماترسن» (گرینجر)، بانکدار ثروتمند، «سرهنگ آلن فاکنرِ» با تجربه (برتن) را به همکاری میخواند تا «جولیوس لیمبانی» (نتشونا)، رئیسجمهور یک کشور آفریقائی را از اسارت دیکتاتوری به نام «ژنرال ندوفا» برهاند. «فاکنر» در این مأموریت، «شان فین» (مور)، «رافر جاندرز» (هریس)، همکاران قدیمیاش، «پیتر کوتزی» (کروگر)، اهل آفریقای جنوبی، وجوخهای از سربازان کار کشته مزدور را با خود همراه میکند. عملیات نجات با موفقیت انجام میشود،
مردی پس از تحمل چهار سال زندان به جرم قتل زنی سالخورده از زندان آزاد می شود.او مدت کمی پس از آزادی احساسی دوباره برای دست زدن به قتلی دیگر پیدا می کند.پس از شکست خوردن در قتل یک راننده تاکسی او دست به فرار زده و با خانه ای روستایی که زنی به همراه مادر بیمار و برادر عقب افتاده خود در آن زندگی می کند می رود و...
اين فيلم با الهام از داستان يک جنگجوي افسانه اي مصري با نام " شاه عقرب " ساخته شده است . داستان در 5000 سال پيش در شهر بدنامي به نام گموراه اتفاق مي افتد . در اين شهر فرمانروايي بدکار وجود دارد که تصميمي گرفته تا تمام چادر نشينان صحرا را از بين ببرد . تعداد کمي از قبايل باقيمانده که هرگز با هم متحد نبوده اند ، بايستي بهم بپيوندند و يا اينکه نابود شوند ...
شهری کوچک در غرب ویرجینیا میزبان فستیوالی افسانه ای به نام کوه هالووین است، جایی که جمعیت کثیری از مردم با لباسهایی بخصوص برای شبی همراه با موسیقی و فساد جمع شده اند. اما خانواده ای که غریزی آدمخوار هستند و در جنگل زندگی می کنند، در کمین آن ها هستند...