برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 62 جایزه و نامزد دریافت 69 جایزه دیگر.
دو آدم کش به نام هاي «وينسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموريت مي يابند تا چمداني را که دزيده شده، از سارقان پس بگيرند و در جريان اين عمليات به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کنند. «وينسنت» مأمور مي شود تا «ميا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «ميا» بر اثر استفاده ي بيش از حد مواد مخدر، به حال اغما مي افتد و «وينسنت» با تلاش فراوان او را نجات مي دهد...
3 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین نامزد دریافت 4 جایزه دیگر.
«تونی مونتانا» (ال پاچینو) مهاجر کوبایی که به امریکا امده است با دوستش «منی» (استیون بائور) وارد دسته های مافیایی قاچاق مواد مخدر می شوند. او عاشق «الویرا» (میشل فایفر)، دوست دختر رئیسش می شود. او به سرعت به قدرت می رسد و رئیسش را از سر راه کنار می زند. پس از ازدواج با الویرا با وارد کردن مستقیم کوکائین از کوبا یک امپراطوری بنا می کند...
دو پسر به نام های هوشینو و هاسومی از ابتدای مدرسه راهنمایی باهم اشنا می شوند. این فیلم دارای خط داستانی ناپیوسته ای است که از اواسط داستان شروع می شود...
کوچکترین پسر یک خانواده سنتی پاکستانی به عنوان رقاص در یک گروه رقص به سبک بالیوود مشغول به کار می شود و به سرعت شیفته یک زن با اراده می شود که این برنامه را اجرا می کند...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 23 جایزه و نامزد دریافت 68 جایزه دیگر.
وینسنت (تام کروز) که یک آدمکش حرفه ای است وارد شهر لس آنجلس شده تا ۵ نفر را که برای کارفرمایش مزاحمت ایجاد کرده اند به قتل برساند. او به منظور رفتن به نقاط مختلف شهر و از بین بردن قربانیانش نیاز به یک تاکسی دارد. ماکس که یک راننده تاکسی است بی اطلاع از هدف وینسنت ، خود و تاکسی اش را در اختیار او می گذارد و امیدوار است در پایان شب دستمزد خوبی از وینسنت بگیرد. ماکس وینسنت را به محل سکونت اولین قربانی می رساند و منتظر او می شود…
به مردی که از کشتن تصادفی یک دختر جوان در حین کار ضربه روحی وارد شده است، مأموریت مییابد تا مادرش را از بین ببرد و مبارزه نهایی را برای نجات جان او آغاز میکند.
دیوید دریتون یک نقاش است که بهمراه پسرش بیلی در یک شهر کوچک زندگی می کند. او یکروز که مشغول کار در گالری نقاشی می باشد ناگهان طوفان مهیبی باعث شکستن یک درخت و افتادن آن بر روی پنجره استدیو می شود. دیوید با دیدن این شرایط بهمراه بیلی و همسایه شان برنت عازم مرکز شهر می شود تا از فروشگاه مرکزی مقداری مایحتاج ضروری برای مقابله با طوفان خریداری کند. در همین موقع مه عجیب و مرموزی شهر را فرا می گیرد و رفته رفته غلیظ تر می شود. دیوید و سایر افرادی که در فروشگاه هستند ناگهان با مردی با سر و وضع خونین مواجه می شوند که سراسیمه وارد فروشگاه می شود. در ادامه آنها متوجه می شوند که موجودات خطرناکی در مه وجود دارند که انسانها را مورد حمله قرار می دهند. دیوید در این شرایط می کوشد تا همه را آرام کرده و راه حلی منطقی برای این موضوع پیدا کند اما زنی به اسم کارمودی معتقد است که خداوند بخاطر گناهان آنها این بلا را بر سر آنها نازل کرده است…
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
فرشته ای که مآمور هدایت ارواح مردگان پس از مرگ آنهاست (نیکلاس کیج)، به اقتضای وظیفه اش، با آدم*ها و زندگی آنها آشنا می*شود. زندگی آدم*ها روی زمین برای او موضوع جالبی بوده تا اینکه عاشق دختر پزشکی می*شود (مگ رایان) که به خاطر فوت بیمارش در حین عمل جراحی قلب، متآثر شده و روی پلکان بیمارستان محل کارش، گریه می*کند. علاقه به آن دختر و اشتیاق برای درک احساس او و آدم*های دیگر نسبت به زندگی و کشف علت علاقهء آنها به زندگی زمینی،
داستان سه دوست را روایت می کند.بعد از آن که مایکی رابطه خود را به هم می زند،جیسون و دنیل هم قول میدهند تا در کنار او مجرد باقی بمانند،اما این دو عاشق میشوند و مجبورند با قولی که داده اند رو به رو شوند...
یک زن بعد از جدا شدن از دوست پسرش که به تازگی ازدواج کرده ، سعی می کند زندگی خراب شده اش را درست کند. اما به طور تصادفی دوست پسرش را در حال خیانت به همسر جدیدش می بیند و این سبب می شود تا بتواند نقاط مشترکی را با همسر او بیاید و دشمنش تبدیل به دوستش می شود. بعد از سومین طلاق، سه زن شکست خرده تصمیم می گیرند انتقام دروغ ها و رویاهایشان را از مرد خیانت کار بگیرند...
«اسلوین» (جاش هارتنت) که با فرد دیگری اشتبه گرفته شده است، ناخواسته وارد جنگ دو رقیب بزرگ تبه کار در شهر می شود. در همین هنگام اسلوین تحت تعقیب کارآگاه بی رحمی بنام «بریکوسکی» و همینطور یک قاتل بدنام مشهور به «گودکت» (بروس ویلیس) است...
داستان کورومی ابیسوزاوا، یوکی تاکیا، یوری واکاسا و میکی نائوکی که در یک دبیرستان در ژاپن تحصیل میکنند، آنها همدیگر را میشناسند زیرا در خوابگاه مدرسه زندگی میکنند و یک باشگاه مدرسه دارند. دختران مدرسه ای در حال تفریح هستند تا زمانی که شیوع زامبی رخ می دهد و جمعیت مدرسه را آلوده می کند...
دیوید چیانگ، ستاره محبوب بینالمللی، در نقش شیشیم، راهب شائولین جنوبی که معبد را از نابودی نجات داد، ایفای نقش میکند. لو لیه، اولین ستاره بینالمللی شاو، نیز در نقش پائی می، راهب متمرد شائولین، به او میپیوندد. این فیلم یک حماسه واقعی هنرهای رزمی است...
امیلی جنگینز (رنی زلوگر) یک مددکار اجتماعی است که به کار خودش صمیمانه عشق می ورزد. امیلی گرچه با مقوله ی خشونت های خانوادگی آشنایی کامل دارد اما زمانی که رسیدگی به پرونده ی شماره ی ۳۹ را که مربوط به دختر ده ساله ای به اسم لیلیت سولیوان می شود...
«ماتیو» ، دانشجویی امریکایی که در پاریس تحصیل می کند، با خواهر و برادر فرانسوی به نام های «تئو» و «ایزابل» آشنا می شود که مثل او، عاشق فیلم و سینما هستند. در حالی که شورش های دانشجویی مه ۱۹۶۸ در بیرون از آپارتمان آنان اوج گرفته، این سه دوست، رابطه ای غریب را برقرار می کنند…