تیم والیبال دبیرستان کاراسونو، علیرغم حضور رقبای سرسخت در تورنمنت هاروتاکا، با موفقیت از مرحله مقدماتی این مسابقات در استان میاگی گذر کرد و به دور سوم راه یافت.
ساکتا در حال گذراندن سال دوم دبیرستان خود است و خواهرش مای در سال سوم تحصیل می کند. کاد، خواهر کوچکتر ساکتا، آرزوی بزرگی در سر دارد: او می خواهد به دبیرستان برادرش برود. ساکتا که از سختی های این مسیر آگاه است، مصمم است که از خواهرش در رسیدن به هدفش حمایت کند.
یک تیم بسکتبال آمریکایی با نام مستعار "جبرواک" برای مسابقه به ژاپن می روند و به راحتی تیم حریف را شکست می دهند ولی آن ها را بعد از برد مسخره میکنند ، حال مربی تیم "کاگتورا" برای انتقام از گروهی به نام "معجزه گرها" کمک میگیرد...
در زمانی که سارایوو توسط یک دستگاه هسته ای خانگی از بین میرود، این داستان نشان دهنده دنیایی است که با نسل کشی روبرو شده است. یک مرد آمریکایی به نام جان پل به نظر می رسد مسئول تمام این عامل اطلاعاتی در سرتاسر کشور میباشد که...
میتسوها میامیزو دانشآموز دبیرستانی در ژاپن که از زندگی در روستا خسته شده، آرزو دارد در زندگی بعدی خود تبدیل به پسری خوشسیما در توکیو شود. تاکی تاچیبانا نیز یک پسر نوجوان دبیرستانی اهل توکیو است. زمانی که یک ستاره دنبالهدار به زمین نزدیک می شود، آرزوها و زندگی آنها دستخوش تغییر می گردد و در یکی از روزها تاکی و میتسوها متوجه میشوند که بدنشان با یکدیگر تعویض شده است و ...
ایزوکو "دکو" میدوریا و دانش آموزان همراهش در کلاس 1-اِی از دبیرستان قهرمانانه یو اِی انتخاب شدن تا در یک برنامه امنیتی در جزیره نابو شرکت داشته باشن. برای کسب تجربه بیشتر و تقویت کردن مهارت هاشون، قهرمانان با خدمات کوچک و کمک به مردم در امور روزمره شروع به فعالیت میکنن.
داستان فیلم به Deku و All Might میپردازد که به جزیره ی شناور دست ساز بشر برای یک نمایش عجیب سفر میکنند که جزیره هک میشود و ساکنان جزیره گروگان گرفته میشوند...
تاچی اوکادا، یک مرد میانسال مجرد، در یک بازی VRMMO جدید به نام "یک زندگی رایگان دیگر آنلاین" ثبت نام می کند. او با آواتاری به نام "Earth" که یک پسر جوان است وارد بازی می شود و تصمیم می گیرد مهارت هایی را که بی فایده تلقی می شوند، بیاموزد. با وجود اینکه مهارت های او بی فایده تلقی می شوند، تاچی در آنها استاد می شود و به یک ماجراجو تبدیل می شود که از بازی VRMMO خود لذت می برد.
بشریت مدتها در هماهنگی با جادوگران زندگی می کرد، اما یک انقلاب علمی پیشرفته، قدرت یک جادوگر را غیر ضروری کرده است. با تسلیم شدن در برابر کینه و ترس، بزرگترین ملت جهان یک شکار بی رحمانه جادوگران را آغاز می کند و همه جادوگران را از سرزمین حذف می کند. آدونیس، شاگرد یک جادوگر، پس از اینکه مجبور به تماشای مرگ معلم محبوبش می شود، از امپراطوری که همه چیز را از او گرفته بود قسم می خورد که انتقام می گیرد.
سنت سیسیلیا، بانوی مقدس شهر، زنی ظریف و باوقار است که مورد علاقه مردم است. او دانش خود را با همه به اشتراک می گذارد، اما وقتی تنها می ماند، کاملاً ناامید می شود. تنها کشیش لورنزو است که می تواند او را آرام کند و به او کمک کند تا وظایفش را انجام دهد.
ریوتا ساتو زمانی که ناگهان به دنیای دیگری منتقل می شود و به دست امیلی براون، ماجراجوی جوان و زیبا، غافلگیر می شود، غافلگیر می شود. این دنیای جدید حول محور شکست دادن هیولاها و سود بردن از هر چیزی که آنها رها می کنند می چرخد - غذا، پول، اقلام و غیره. متأسفانه برای ریوتا، او هیچ مهارتی برای صحبت کردن ندارد... تا زمانی که یاد بگیرد که توانایی دریافت قطره های نادر را دارد! ناگهان شانس او برمی گردد... یا اینطور است؟
این انیمه در یک دبیرستان خصوصی رخ می دهد که در آن مفهوم “نجات دهندگان” وجود دارد. آنها به عنوان افرادی شناخته می شوند که خاطرات بیدار شده از زندگی های گذشته خود را دارند. داستان پسر جوانی به نام موروها هایمورا را روایت می کند که به این دبیرستان خصوصی می آید. در مدرسه، دو نوع انسان وجود دارد: نجات دهندگان، که با استفاده از سلاح ها و تکنیک های به دست آمده از قدرت های پورانا در بدن خود با دشمنان مبارزه می کنند، و کوروما، که با استفاده از جادو برای کنترل قدرت های مانا که فیزیک را فراتر می رود، دشمنان را از بین می برند. موروها هایمورا اولین فردی است که زندگی های گذشته هر دو شیروگان و کوروما را دارد.
دختر دبیرستانی پسرانه تومو آیزاوا سرانجام موفق می شود به دوست دوران کودکی خود جون بگوید که او را دوست دارد. متأسفانه، اعتراف او درست بالای سر او می رود - او حتی تا دوران راهنمایی حتی متوجه دختر بودن او نمی شد، و حتی اکنون، جون هنوز او را یک برادر می داند! چگونه تومو چان می تواند او را در غیر این صورت متقاعد کند و قلب جون را به دست آورد؟
یک روز، ولیعهد سیگ صدای خدایان را کاملاً می شنود. ظاهراً، نامزد او لیزلوت یک شرور "تسون د رایس" است که قرار است با مرگ او ملاقات کند ... و زبان تیز او فقط راهی برای پوشاندن خجالت او است. شاهزاده پس از کشف جنبه پنهان لیزلوت شایان ستایش به سختی می تواند خود را مهار کند. او نمی داند، موجودات بهشتی که این دانش را به او عطا کردند در واقع دبیرستانی هستند! آیا او می تواند از پیشگویی الهی آنها (بیایید تفسیر بازی کنیم) برای نجات نامزد خود و جلوگیری از پایان بد استفاده کند؟!
شخصیت اصلی، "ماسارو" به تازگی ثروت هنگفتی را پس از مرگ پدرش به ارث برده. هرچند، افراد متعددی سعی در به چنگ آوردن این ثروت به هر قیمتی هستند، حتی کشتن ماسارو. "نارومی" به ماسارو کمک میکند تا از ربوده شدن نجات پیدا کند پس از مبارزهای عجیب. او متوجه میشود که آنها انسان نیستند، بلکه عروسکهای چوبی دستنشانده با توانایی خارقالعاده هستند. پس از مبارزهای سخت، نارومی مجبور به پذیرش این حقیقت میشود که حریف قدرت دشمنان خود نیست؛ و در همین هنگام که او فکر به چنگ افتادن ماسارو را میکند، محافظ ماسارو با سلاحی از فرانسه فرامیرسد، عروسک "آرلکوئین". و این شروع داستان سیرک "کاراکوری" است.
این انیمه در مورد پسری است که از پایین بودن اعتماد به نفس خود رنج میبره و حتی این واقعیت را نمیتواند قبول کند که دختر رویاهایش از او درخواست کرده با او به بیرون برود …
کیریشیما تورو به همان اندازه که میآیند یک یاکوزا شریر است، تا جایی که لقب «دیو ساکوراگی» را به خود اختصاص داده است. برای اینکه او را تحت کنترل درآورد، به طور ناگهانی مستقیماً از طرف رئیس به او مأموریت جدیدی داده می شود - از دخترش مراقبت کند!
انجمن ریمن به عنوان گروه بدمینتون تجاری فعالیت میکند که باعث به تصویر کشیده شدن دو جنبه حقوقی و ورزشی زندگی میشود. این انیمیشن زندگی میکوتو شیراتوری، بدمینتون باز اعجوبه ای را دنبال می کند که پس از باخت در مسابقات بین المللی ضربه روحی بزرگی میخورد. او در شرکت Sunlight Beverage حقوق بگیر می شود و با تاتسورو میازومی، بهترین بازیکن و فروشنده تیم، دوست می شود.
جزیرهای مصنوعی در خلیج توکیو-Kyokutou Houreigai Tokubetsu Chiku (منطقه ویژه خاور دور)، که معمولاً به عنوان 24 ku (بخش 24) شناخته میشود. دوستان دوران کودکی، ران، کوکی و شوتا که در آنجا به دنیا آمده و بزرگ بودند و پیشینههای خانوادگی، سرگرمیها و شخصیتهای متفاوتی داشتند، اما همیشه با هم بودند. با این حال، رابطه آنها به شدت در پی یک حادثه خاص تغییر می کند. در اولین یادبود سالگرد حادثه، سه دوست دوباره همدیگر را ملاقات میکنند و تلفنهایشان همزمان شروع به زنگ زدن میکند. تماس تلفنی از طرف یک دوست ظاهراً مرده است که از آنها می خواهد 'آینده' را انتخاب کنند. این سه نفر سعی خواهند کرد از بخش 24 مورد علاقه خود و آینده مردم آن به روش خود محافظت کنند.
زمانی خونآشامی به نام ونیتاس زندگی میکرد، که به علت متولد شدن زیر نور ماه آبی، مورد تنفر همنوعان خود بود، درحالیکه بیشترشان در شبی با ماه خونین رنگ به دنیا میآیند.غرق در ترس و تنهایی کتابی نوشت تحت عنوان «کتاب ونتیس»، یک گریمور نفرین شده، به امید اینکه این کتاب یه روز انتقامش رو از همه خونآشام ها بگیره. ونیتاس نو کارته نوئه رو دنبال میکنه، مرد جوانی که در قرن نوزدهم به صورت هوایی سفر میکنه به پاریس و هدفی در ذهن داره که اون پیدا کردن کتاب ونیتاسـه. حمله ناگهانی یک خونآشامباعث میشه تا ونیتاس مرموز بر بخوره، دکتری متخصص خونآشامها که، انسان معمولی بودنش بیشتر از هر چیز برای نوئه جای تعجب داشت. یک دکتر مرموز که هم نام هم نوشتههای بدنام ونیتاس رو به ارث برده و از گریمور برای درمان بیمار هاش استفاده میکنه، ولی پشت این رفتار مهربانانهش نیت نسبتا شیطانیتری وجود داره...
با گرم شدن کره زمین به دانشمندان قرن 21 این وظیفه داده شد تا راه حلی برای جلوگیری از گرم شدن زمین پیدا بکنن تا انسان ها بتونن روی سطح اون به زندگی ادامه بدن . بهد از کلی تحقیق بلاخره به یک برنامه مفید و البته پر هزینه دست یافتن و اون فرستادن سوسک و کپک بر روی سیاره مریخ بود تا کپک ها بتونن نور خورشید رو جذب بکنن و جسد اون حشرات هم منبع غذایی اونها به حساب بیاد . حالا سال 2577 هست و اولین سفینه با سرنشین روی سطح سیاره مریخ فرود میاد که 6 خدمه داره ولی چیزی که اونها اونجا پیدا میکنن ادم های سوسکی تحول یافته خیلی بزرگ و دارای قدرت بسیار زیاده و اون گروه 6 نفره به راحتی کُشته میشن ولی قبل از اینکه آخرین نفر اونها بمیره یه پیام اضطراری به زمین مخابره میکنه و حالا بشریت یه گروه ویژه رو برای نابودی اونها و بازپس گیری مریخ میفرسته.
بانری تادا دانشجوی سال اول دانشکده حقوق توکیو است. پس از یک تصادف، او دچار از دست دادن شدید حافظه می شود. علیرغم این حادثه، او با میتسو یاناگیساوا، دانشجوی سال اول، دوست می شود که او را به کوکو کاگا زیبا و در عین حال وسواسی می کشاند.
داستان درباره پسری به نام «شوتارو فوتابا»ست که شیفته ژیمناستیک مردانـه و در مدرسه سوشوکان ثبت نام کرده تا به تیم مدرسه بپیونده. این داستان یک تیم منحصر به فرد از سال بالایی ها و «یوشیا میساتو»ـه که یه همکلاسی معروف در مسابقات ژیمناستیک ریتمیک دبیرستانه. همه با هم به دنبال رسیدن یک هدفاند.
در زمانهای قدیم، آن هنگام که انسانها و اهریمنان در کنار هم همزیستی نامسالمت آمیزی داشتند، پادشاهی از اهریمنان شاهدختی انسان را به گروگان گرفت و در قلعه خود حبس کرد. بِرِفت، موالیان شاهدخت در اندوه غیابش سینه زنی میکردند... تا قهرمانی برخیزد و شاهدخت را نجات دهد! اما تا ظهور این سلحشور در زره درخشانش، یک شاهدخت اسیر چه میتواند بکند؟ نگهبانان خرسکی با بال های خفاشی بسی ناز هستند، ولی خب، این اسارت کسل کننده است! چنین بود که وی تصمیم گرفت ساعات طولانی اسارت را در خواب بگذراند، اگر بتواند اندکی آرامش بیابد، و یا از بیخوابی بگریزد!
از زمان شکست ارباب شیاطین توسط شاهکایل صدسال میگذرد. شوالیهی کارآموز، کاسل، در آرامش از زندگیاش لذت میبرد؛ اما با اخبار ظاهر شدن شیاطین در منطقه، سرنوشت او شروع به تغییر میکند. کاسل به کمک مردی خردمند، دوستانی معتمد پیدا میکند و همراه آنها عازم جستجوی شمشیر مقدسی میشوند که میتواند این دشمنان را نابود کند
مجموعه کمدی و پر سر و صدا حول و حوش مای خوناشام و دوست های مدرسه ایش میچرخه. نظر اوشی اینه که مرد خوش تیپی نخواهد بود و این باعث تشدید روابط دخترها باهم میشه.