ژاپن قرن شانزدهم . "گنجورو"و "توبئى" كوزهگران روستايى در رؤياى ثروت و آسايش عازم بازار شهر بزرگ مى شوند . "گنجورو" مفتون « بانو واكاسا » ( كيو ) ى ثروتمند مى شود و زنش ، "مياگى" را از ياد مى برد ، در حالى كه « واكاسا » شبحى بيش نيست...
“کاران” مردی تنبل است که به وسیله درآمدی که پدر و برادر بزرگش از شغل خانوادگی شان در می آورند زندگی می کند.همه کاری که او می کند خوشگذرانی با دوستان خود و ابراز علاقه به “رومی” است.او که احترام “رومی” را از دست داده تصمیم می گیرد به همراه دوستانش به ارتش ملحق شود…
فیلم بر اساس زندگی واقعیِ "مگان لیوی" (کیت مارا) سرباز نیروی دریایی آمریکا ساخته شده که در زمان اعزامش به عراق، بهمراه سگ جنگی اش جان افراد بسیاری را نجات داد...
یک هواپیمای بزرگ در مسیر آتن به رم و نیویورک یک گروه فلسطینی-لبنانی ربوده می شود. آنها از خلبان درخواست می کنند که به سمت بیروت پرواز کند. اما آنها نمی دانند گروهی از کماندوها به فرماندهی سرگرد "مک کوی" و کلنل "آلکساندر" مسئول نابودی آنها هستند...
گروهی از امدادگران به منطقه ای دور افتاده در شبه جزیره بالکان می روند تا مشکل کمبود آب آشامیدنی در آنجا را بررسی و حل کنند اما این در حالی است که یک گروه نظامی داخلی، آن منطقه را برای استقرار خود انتخاب کرده است...
افسانه دانه سیب: رستاخیز ماشینها داستان این پویانمایی ژاپنی دنون نوت (به انگلیسی: Deunan Knute)، یکی از اعضای «E.S.W.A.T» عضو حفاظت از اُلیمپیوس (به انگلیسی: Olympus) شده و بهمراه همکار و دل دادهاش بریاریوس (به انگلیسی: Briareos) در این نیروی ویژه خدمت میکنند و هر وقت دردسری پیش میآید، فراخوانده میشوند. در این حین، عضو جدیدی به نام ترئوس (به انگلیسی: Tereus) به گروهشان میپیوندد و دوستی این دو را به چالش میکشد…
درباره ی یک سرباز زن جوان به نام دیونان و شریک سایبورگ او هست که پس زنده ماندن از جنگ جهانی سوم آخرالزمانی نیویورک در جستجوی امید آینده ی بشریت هستن...
وقایع فیلم در دهه 1980 در شهر تهران جریان دارد. فیلم ماجرای مادر جوانی به نام شیده ( نرگس رشیدی) و دختر خردسال او درسا (آوین منشادی) می باشد که در غیاب پدر خانواده که پزشک جبهه جنگ است، خانهشان مورد تسخیر یک نیروی شیطانی قرار میگیرد و آنها را وحشت زده میکند...
« جانى جونز » ( مكرى ) خبرنگار جنايى برجسته ى امريكايى به اروپاى غربى فرستاده مىشود ، با اين مأموريت كه اخبارى از ماجراهاى سياسى ، درست پيش از بروز جنگ جهانى دوم به دست آورد...
فیلم در جریان جنگ عراق به زندگی گروهی از مردم کرد در مرز ترکیه و ایران میپردازد. کاک ستلایت علاوه بر نصب آنتن های ماهواره برای اهالی اردوگاه پناهجویان، سر دسته گروهی از بچه های دهکده نیز هست که کارشان جمع آوری مین های پیرامون دهکده است. تا اینکه آگرین به همراه برادرش وارد دهکده میشوند. آگرین در جریان حمله نیروهای عراقی به حلبچه، توسط سربازانی که والدینش را کشته اند مورد تجاوز قرار میگیرد. فشار روانی ناشی از این حوادث است که جریان اصلی فیلم را رقم میزند.
انگلستان، سال 1943. «سرگرد مالوری» (شا) و «گروهبان میلر» (فاکس)، بازماندگان عملیات موضع تسخیر ناپذیر توپ های ناوارون برای یک سری عملیات ویژه دوباره نار هم قرار می گیرند…
"لاورا هندرسون" که به تازگی بیوه شده است،تئاتر متروک "ویندمیل" را خریداری کرده و "ویویان وندام" را با وجود تفاوتهایشان قانع می کند آنجا را اداره کند.اما ایده آنها ابتدا به موفقیت می رسد اما سالنهای دیگر از آنها کپی کرده و فاجعه به بار می آید...
نبرد استالینگراد یکی از حساس ترین و مهمترین نبرد های جنگ جهانی دوم بود که از تابستان ۱۹۴۲ شروع و تا زمستان ۱۹۴۳ ادامه پیدا کرد . این فیلم به حال و هوای این نبرد مهلک میپردازد…
در هفدهم سپتامبر سال 1939 گروهی از افسران و سربازان لهستانی توسط ارتش شوروی در مرز لهستان زندانی می شوند."آنا" به همراه دخترش "نیکا" برای دیدن همسرش و افسر "آندری" رفته و سعی می کند او را متقاعد کند که سربازان را رها کرده و فرار کند.بعدها شوروی اعلام می کند که افسران لهستانی بوسیله آلمانها در جنگل "کاتین" قتل عام شده اند اما...
با شرکت امریکا در جنگ جهانى اول ، ابتدا « آلوین یورک » ( کوپر ) با اعتقاد به « حرام » بودن جنگ ، به صف مخالفان آن مىپیوندد ، اما پس از مدتى باورهایش را عوض مىکند ، به جبه هى اروپا مىرود و در نبردى ، به تنهایى 20 سرباز آلمانى را مىکشد و 132 اسیر مىگیرد.
در آخرين روز جنگ جهاني اول، «جو بانم» (باتمز)، سرباز جوان امريکايي طوري مجروح مي شود که در بيمارستان، دکتر مرگش را اعلام مي کند و به اتاقي مخصوص منتقل مي شود. «جو» هنوز نمرده و وقتي به هوش مي آيد، متوجه مي شود که دست، پا، چشم، گوش، دهان و بيني ندارد…
در سال 1940، یک زن متاهل و یک فیلمنامه نویس همینطور که در حال کار بر روی یک فیلم تبلیغاتی درباره عملیات تخلیه سربازان متحدین از دانکرک هستند، مجذوب یکدیگر می شوند...
دختری در ابتدای جوانی به یک فالگیر و کف بین برخورد می کند و در زندگی در می یابد که سرنوشت او همان است که رقم خورده بود و به سرنوشت اعتقادی عمیق پیدا می کند تا آنجا که در مقابل سرنوشت تسلیم شده و مقاومت نمی کند. این داستان داستان عشق سه نفره، دو زن و یک مرد می باشد که در سالهای 1930 در انگلیس اتفاق افتاده و جنگ جهانی دوم و اسپانیا و مقاومت فرانسه نیز قسمتی از داستان است...
خانواده ای بریتانیایی زندگی در ماههای ابتدایی جنگ جهانی دوم را تجربه می کنند.فیلم داستان تلاش این خانواده برای زنده ماندن در این شرایط را نشان می دهد و …
در طول جنگ داخلی، "جان مک برنی" سرباز زخمی آمریکایی توسط دختری نوجوان از مدرسه ای جنوبی از مرگ حتمی نجات داده می شود. آن دختر موفق می شود او را به مدرسه ببرد. وقتی او بهبود می آید یکی پس از دیگری آنها را به خود جلب کرده و حسادت بین آنها بالا می گیرد...
جان مک برنی (کالین فارل) یک خلبان خوش تيپ اما آسیب دیده در جریان جنگ داخلی آمریکا است که برای گريز از تمام اتفاقات بد خود به یک مدرسهی دینی دخترانه پناه داده میشود ، اما پس از مدتی حسادت بین دختران مدرسه بر سره جان بالا می گیرد...
در پایان دورۀ کشورهای جنگجو در چین، اردوگاه اصلی نظامیان کشور «وِی» هدف حملۀ سپاه کشور «لیان» قرار گرفت. پس از نبردی شدید، آسیب زیادی به هر دو طرف وارد شد. در این جنگ فقط یک سرباز کشور لیان که نقش او را جکی چان بازی می کند و یک سردار کشور «وِی» که نقش او را وان لی هون بازی می کند، زنده می مانند. سرباز لیانی به این دلیل زنده می ماند که خود را به مردن می زند. اما سردار «وِی» با این که زنده مانده، ولی از این اتفاق تا حد مرگ ناراحت است. سرباز لیانی فکر می کند اگر سردار را دستگیر کند و به مقامات کشورش تسلیم کند، پاداش خوبی می گیرد و امکان می یابد از جنگ بگریزد. او به راحتی سردار زخمی را دستگیر می کند و سفر طولانی آنها به کشور لیان شروع می شود …
یک پسر یهودی در روزهای ابتدایی جنگ جهانی دوم از خانواده خود جدا شده و به یتیم خانه فرستاده می شود.او به عنوان یک قهرمان جنگی وارد دنیای نازیها شده و در نهایت به عنوان یکی از جوانان هیتلری معرفی می شود....
فیلم نگاهی به شکنجه هایی که ایالات متحده در افغانستان، عراق و گوانتانامو انجام داده می اندازد و بر روی یک راننده تاکسی بیگناه که در سال 2002 کشته شد تمرکز دارد...
داستان فیلم در زمان اشغال عراق روایت میشود و در مورد گروهی از سربازان آمریکایی است که وقتی برای تعمیر ایستگاه پمپاژ آب به یک روستای کوچک میروند، درگیر ماموریتی خطرناک برای محافظت از مردم آنجا میشوند...
جنگ جهانی دوم، چهار مرد عرب از آفریقای شمالی، در ارتش فرانسه ثبت نام می کنند تا در مقابله با آلمانی ها در آن کشور کمک کنند، و همینطور با تبعیض نژادی در فرانسه مبارزه کنند...
در این فیلم که در مورد جنگ میان روسیه و گرجستان است، خبرنگاری آمریکایی به همراه فیلمبردارش و همینطور یک راهنمای گرجستانی در میان این درگریری ها گرفتار می شوند و ...
در زمستان سال 1944 نیروهای متفقین خود را اماده یورش به آلمانها در آستانه سال جدید می کنند.برای جلوگیری از این اتفاق “هیتلر” دستور حمله ای همه جانبه برای پس گیری فرانسه و بدست آوردن بندر بزرگ شهر را صادر می کند.فیلم این تقابل را از دید افسران اطلاعاتی آمریکا و فرماندهان آلمانی روایت می کند…
در سال 1936 قهرمان انقلابی کلنل "کوتوف" تابستانی خوب را به همراه همسر و دختر شش ساله اش "نادیا" در ویلای خود می گذراند.اما وقتی "دیمیتری" پسرعمویش از مسکو نزد آنها می آید و زنان و دختر او را محذوب خود می کند اوضاع تغییر می کند...
«تي کي پول» (پنيا)، «فرد چيور» (رابينز) و «کالي دان» (مک آدامز) از جبهه ي جنگ عراق به امريکا بازگشته اند. اما وطن ديگر همان کشوري نيست که آن را ترک کرده بودند. اين سه نفر، به طور اتفاقي در سفري زميني از نيويورک به طرف سينت لوييس هم راه مي شوند...