برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 122 جایزه و نامزد دریافت 87 جایزه دیگر.
«مایلز» (جیاماتی) معلم و نویسنده ی ناموفقی است که در میان سالی از همسرش جدا شده است. «جک» (چرچ) نیز دوستی صمیمی است که «مایلز» او را از دوران دانشجویی می شناسد. «جک» قرار است هفته ی آینده ازدواج کند و «مایلز» به عنوان هدیه ی ازدواج به او پیشنهاد می کند که یک هفته ای به کالیفرنیا بروند...
سگی پس از کاشت میکروچیپ که به او قدرت خاصی می دهد، پسر جوانی را درگیر گفتگو و ماجراجویی می کند. سگ، پسر و دوستش که با یک افسر پلیس محلی دوست می شوند، با خنثی کردن نقشه موذیانه یک دانشمند شرور برای تبدیل همه بچه ها به ربات های بی فکر، به تلاشی برای نجات جهان می روند...
یک مرد و زن در حالی از خواب بیدار می شوند مه خود را گرفتار در یک سرداب می بینند.در حالیکه رباینده آنها از نظر روانی آنها را مورد آزار و اذیت قرار می دهد نکته مبهم این آدم ربایی آشکار می شود…
«سیلویا بروم» (نیکول کیدمن)، زن سفیدپوستی که در افریقا به دنیا آمده و بزرگ شده، در سازمان ملل مترجم است. یکی از زبان هایی که «سیلویا» به آن آشنایی دارد، «کو» است و یک روز در تالار مجمع عمومی سازمان ملل به طور اتفاقی از حرف های مردی که به زبان «کو» صحبت می کند با خبر می شود که بر ضد جان «زوانی» (کامرون) حاکم مستبد ماتوبو توطئه ای در جریان است و …
رالف کرامدن، راننده اتوبوس نیویورکی طبقه کارگر، برای او و بهترین دوستش، اد نورتون، که همیشه در مشکلات به او کمک می کند، طرح هایی برای ثروتمند شدن سریع ارائه می دهد...
کنت بیانکی، یکی از دو قاتل و متجاوز زنجیرهای که در اواخر دهه 1970 منطقه لسآنجلس را به وحشت انداختند، در حال مصاحبه با روانپزشک سامانتا استون در ایستگاه پلیس است. سامانتا مجبور به یادآوری جنایات هولناک این قاتل میشود...
لوک ویلسون نقش یک شریک خوش قلب را بازی می کند که در یک هتل بازنشستگان شغلی پیدا می کند. سه تن از ساکنان مسن به او کمک می کنند تا دوستش را به دست آورد، زیرا او به آنها کمک می کند تا با فساد هتل مبارزه کنند...
«پروفسور آليور ليندن بروك» زمين شناسى اهل ادينبرو است كه همراه با شاگردش، «الك مك يوئين» به ايسلند سفر میكنند تا از راه دهانه يك كوه آتشفشان به مركز زمين بروند. آن جا، با «كارلا» ملاقات مىكنند كه شوهرش قبلا در چنين سفرى كشته شده است ...