"گونتر" در چهار سالگی در یک جنگل آلمانی پیدا و توسط یک خانواده به فرزندخواندگی پذیرفته شد. چهار دهه بعد، او یک زندگی عادی دارد: او به عنوان یک بازیگر تاتر امرار معاش می کند، با دخترش لیزی وقت می گذراند و با یک زن متاهل رابطه عاشقانه برقرار می کند...
یاکاری ، پسر کوچک سیوکس ، با حرکت قبیله خود به دنبال گاومیش کوهنوردی مهاجرت ، خودش راه می افتد و دنبال رد تندر کوچک ، یک اسب وحشی است . یاکاری و تندر کوچک که از خانه دور و در اعماق قلمروهای وحشتناک سفر می کنند ، ماجراجویی بزرگی را انجام می دهند و به دنبال راه بازگشت به خانه هستند ...
الکسیا، قاتل سریالی است که در خردسالی پس از یک سانحه رانندگی، صفحه ای از جنس فلز تیتانیوم در جمجمه اش کار گذاشته شده است. او پس از این عمل جراحی تمایلات نامتعارفی به اتومبیل ها پیدا می کند. او که در بزرگسالی به عنوان یک رقاص در نمایشگاه های خودرو مشغول به کار است، از یک ماشین باردار شده، شکمش به طرز دردناکی متورم شده و از سینه هایش هم روغن موتور ترشح می شود...
دولت از ایفل می خواهد که برای نمایشگاه جهانی پاریس در سال 1889 چیزی دیدنی طراحی کند، اما ایفل صرفاً می خواهد مترو را طراحی کند. ناگهان همه چیز تغییر می کند وقتی ایفل با زنی مرموز از گذشته آرون برخورد می کند...
آگلیها به دنبال خانهای جدید برای خود هستند اما یک مشکل بزرگ وجود دارد، اینکه آنها بوی بسیار بدی میدهند و انسانها نیز به همین دلیل با اوگلیها رفتار خوبی ندارند. ولی زمانی که اژدهای آگلیها به صورت اتفاقی در بخش نگهداری زبالههای دهکدهای زیبا و آرام به نام اسملیویل سقوط میکند، آنها احساس میکنند سرانجام خانه جدیدشان را پیدا کردهاند...
لوران، یک افسر پلیس در شهر کوچکی در نرماندی است ، او قصد دارد با ماری ازدواج کند که از او یک دختر دارد. یک روز، زمانی که به طور تصادفی یک کشاورز را می کشد که تهدید به خودکشی می کند، زندگی او به آشوب کشیده می شود...
یک آهنگساز خود را در خانه ای متروکه در جزیره ای کوچک در بریتانی منزوی می کند. در آنجا او یک پیانوی قدیمی پیدا می کند و با افرادی که به او اجازه استراحت نمی دهند ملاقات می کند...
یک خواننده ی فراموش شده در کارخانه ای کار می کند. او عاشق یک بوکسور جوان و پرانگیزه شده و آن ها تصمیم می گیرند با کمک یکدیگر او را به عرصه ی خوانندگی بازگردانند...
چیزی که نیکلاس بیشتر از همه دوست دارد، بازی با گروه دوستان مدرسه راهنماییش است. آنها همه نوع ماجراجویی را با هم دارند و زندگی نمی تواند خنده دارتر از این باشد. وقتی پدرش ترفیع میگیرد و اعلام میکند که خانواده در حال نقل مکان به جنوب فرانسه هستند، دنیای او از هم میپاشد...
این سفری قهرمانانه با کسی که اصلا شبیه یک قهرمان نیست! پرنده زرد، یک پرنده ی کوچک جوان یتیم است که تا به حال لانه زندگی یک پرنده را تجربه نکرده است، خانواده ای نداشته است و نا امیدانه یکی را می خواهد و...