محمود نوجوانی است که در تعطیلات تابستانی باید مسئولیت راهنمایی عمویش از پاکستان در اسلو را بر عهده بگیرد. در همین حال، برادر کوچکش علی رازهایی دارد که زندگی او را زیر و رو می‌کند...

سه دزد به نام های ایگن، بونی و کیل، نقشه سرقت نقاشی "فریاد" اثر ادوارد مونک را از موزه جدید مونک در اسلو، نروژ می کشند...

آرامش کریسمس بر شهر کوچک حاکم می شود، اما در بازار کریسمس، فعالیت های شدیدی وجود دارد. ماریان یک خرس عروسکی را در بالای قفسه کشف می کند. آیا او زنده است؟ ماریان باید عروسکی را به هر نحوی دریافت کند. اما تدی می خواهد به خانواده ای ثروتمند برود.

داستان در مورد یک گنجشک یتیم به نام "ریچارد" می باشد که توسط لک لک ها بزرگ شده است. با اینکه همه میدانند او یک گنجشک است، اما خود "ریچارد" اصرار دارد که لک لک بودنش را به بقیه ثابت کند. تا اینکه وقت مهاجرت خانواده لک لکی او فرا میرسد و ریچارد که یک مرغ مهاجر نیست مجبور می شود تنها در جنگل بماند و با هویت واقعی اش روبرو شود...

ریچارد، یک لک‌لک، که در زمستان در یک دریاچه بزرگ در شمال آفریقا اقامت دارد، از اینکه به او اجازه داده نمی‌شود که دسته‌ی لک‌لک‌ها را به خانه رهبری کند، عصبانی می‌شود. او به سفری مستقل می‌رود و در طول مسیر با خطرات و ماجراجویی‌های زیادی روبرو می‌شود...

یک دختر ۱۱ ساله و مادرش در حالی که سعی می‌کنند زندگی خود را در بزرگترین زباله‌دان نیکاراگوئا بگذرانند، از هم جدا می‌شوند ...

سارقی حرفه ای و آموزش دیده تمام زندگی اش را به خطر می اندازد، تا یک تابلو نقاشی گران قیمت که جزء اموال مردی ثروتمند است، را به دست بیاورد…

پسر بچه های 11 تا 17 ساله ای که در یک جزیره دور افتاده زندانی هستند. آنها با بدترین شکل ممکن در این جزیره نگهداری می شود هر بار که هر کدام از آنها می خواهد فرار کند توسط فردی به نام ....

 درست در زمان های مربوط به تغییرات اجتماعی ، جایی که جنگ و فقر بی داد میکرد ، ماریا که دختری سخت کوش بود برنده که دوربین عکاسی میشود . تصمیم اینکه این دوربین را نگه دارد ، زندگیش را تغییر میدهد ...

فیلم درباره نسل بشر است، عظمت و فرومایگی او، خوشی و غم او، اعتماد به نفس و اضطراب های او و خواسته اش برای دوست داشتن و دوست داشته شدن...

دو دوست که با هم رقابت می کنند، درد عشق، افسردگی را تحمل می کنند...

مدیر یک یتیم خانه در هند به دانمارک فرستاده می شود جائی که در آنجا او رازی خانوادگی را کشف می کند که باعث تغییر زندگی اش می شود...

۲۴ سپتامبر ۱۹۱۴ ارتشهای آلمان بریتانیا و فرانسه در جریان جنگ جهانی اول در بلژیک با هم میجنگیدند. شب کریسمس جنگ را تعطیل میکنند تا دست کم برای چند ساعت کریسمس را جشن بگیرند. در ارتش آلمان یکی از سربازان که سابقه خواندن در اپرا را نیز دارد شروع به خواندن ترانه کریسمس مبارک میکند. صدای خواننده آلمانی را سربازان جبهه های دیگر میشنوند و با پرچمهای سفید به نشانه صلح از خاکریز بالا می آیند و بسوی ارتش آلمان میروند.آنشب سربازان ۳ ارتش در کنار هم شام میخورند و کریسمس را جشن میگیرند ولی هر ۳ فرمانده توافق میکنند که از روز بعد صلح شکسته شود و جنگ را از سر بگیرند...

ماریان سی سال پس از جدایی از جوهان تصمیم می گیرد با همسر سابق خود در خانه ای تابستانی دیدار کند.اما او وارد یک بحران خانوادگی بین پسر جوهان و نوه اش می شود که …

سیگن که به طور فزاینده ای تحت الشعاع شهرت اخیر نامزدش به عنوان یک هنرمند معاصر است که مجسمه هایی از مبلمان دزدیده شده خلق می کند، نقشه ای شرورانه برای بازپس گیری توجه شایسته خود در محیط Os...

یک دختر اهل اروپای غربی همراه پسری به آمریکا می رود و انتظار دارد جایی که می رود که همچون فیلم های هالیوودی باشد …

داستانی درباره نیاز ما به عشق، پریشانیمان، عظمت و کوچکی و مهمتر از همه آسیب پذیری ما. فیلم شخصیتهای زیادی دربر دارد، از جمله یک پدر و معشوقه اش، پسر کوچک او به همراه دوست دخترش و...

آوریل 1940. چشم جهان به نارویک، شهر کوچکی در شمال نروژ، منبع سنگ آهن مورد نیاز برای ماشین آلات جنگی هیتلر است. در دو ماه جنگ شدید زمستانی، هیتلر اولین شکست خود را متحمل شد...

یک زن تجربه دردناکی را برای یک قصه گو به یاد می آورد...

پرنسس مارگرت پس از رسوایی که در جشن مدرسه‌ای وی رخ داد، به دنبال زندگی عادی است و همزمان تلاش می‌کند تا رویکرد کامل خود را حفظ کند...