در کوه های مرتفع اطلس ، یک کاروان به همراه یک شیخِ رو به مرگ، به سمت سجیلماسا حرکت میکنند ، آخرین آرزوی شیخ این است که در کناره عزیزانش به خاک سپرده شود اما...
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award. همچنین 19 جایزه و نامزد دریافت 18 جایزه دیگر.
وقایع فیلم در دهه 1980 در شهر تهران جریان دارد. فیلم ماجرای مادر جوانی به نام شیده ( نرگس رشیدی) و دختر خردسال او درسا (آوین منشادی) می باشد که در غیاب پدر خانواده که پزشک جبهه جنگ است، خانه‌شان مورد تسخیر یک نیروی شیطانی قرار میگیرد و آنها را وحشت زده میکند...
مرد جوان پاکستانی در شرکت در وال استریت موفقیت های زیادی بدست آورده است. با این حال او خود را میبیند در یک درگیری بین رویای آمریکایی خود، بحران گروگانگیری، و تماس پایدار از میهن خانواده اش درگیر شده است...
داستان فیلم در مورد دختری است که از چاپ اولین کتاب خود خوشحال است و برای ازدواج با نامزد خود “زیاد ” که پسری درس خوان ، معقول و با ثبات است برنامه ریزی می کند …
دیگو، یک سرایدار روستایی، به دختر ۱۴ ساله‌اش مایا نشان می‌دهد که چگونه با تفنگ شلیک کند تا خودکفایی بیاموزد. او در نهایت یک عقاب فیلیپینی در معرض خطر انقراض را می کشد و عواقب غیرقابل پیش بینی و ترسناکی را به زندگی آرام آنها روی می آورد...
این مستند در خلال داستان‌های اسعد شفتری، افسر ارشد سابق شبه‌نظامی، و مریم سعیدی، مادر یک مبارز کمونیست مفقود شده، زخم‌های جنگ را می‌کاود و این پرسش را مطرح میکند که آیا امکان رستگاری و بخشش وجود دارد یا خیر...
چهار فیلمساز قدیمی سودانی با اشتیاق به نبرد فیلم برای بازگرداندن سینما به سودان، تصمیم می گیرند یک سینمای قدیمی را احیا کنند و دوباره توجه را به تاریخ فیلم سودان جلب کنند...
در سال 1930 در کشورهای غربی عرب رونق نفت بسیار بالا است محور اصلی داستان درباره شاهزاده ای جوان است که باید پدر خود را از دست غارت کنندگان نجات دهد و وفاداری خود را به پدرش نشان دهد...
مردم در خیابان های خاکی لسوتو با کنجکاوی به زن جوان خیره می شوند که مانند عیسی صلیب چوبی را بر پشت خود حمل می کند. او به چهره‌های آنها نگاه میکند، به مناظر زیبای عرفانی، گله‌ای از گوسفندان، و جفت دست‌هایی که بی‌وقفه می‌بافند...
سفر سه خواهر و برادری که در منطقه کردستان عراق به دنیا آمده اند و در آلمان بزرگ شده اند و می خواهند آخرین آرزوی مادرشان را برآورده کنند تا در روستای زادگاهش در کنار همسرش که در جنگ رژیم صدام حسین کشته شده به خاک سپرده شوند...
مدت کوتاهی پس از تولد مزمل، مرد مقدس روستا پیش بینی می کند که او در 20 سالگی خواهد مرد. پدر مزمل نمی تواند این نفرین را تحمل کند و خانه را ترک می کند. سکینا پسرش را به عنوان یک مادر مجرد بزرگ می کند و بیش از حد محافظ است تا اینکه مزمل 19 ساله می شود و ...
