پس از اینکه هیروشی در یک حادثه در محل کار مجروح می شود، توراجیرو پولی را که پس انداز کرده است به ساکورا می دهد و بار دیگر به عنوان فروشنده دوره گرد کار می کند. توراجیرو در طول سفرش با پدری آشنا می شود که با او نوشیدنی می نوشند. صبح، توراجیرو از اینکه میفهمد مرد بچهاش را جا گذاشته و یادداشتی که از تورا میخواهد از کودک مراقبت کند، شوکه میشود...
تورا سان در حال سفر در هوکایدو با یک دستمزد ناراضی که به دنبال عشق گمشده (ایجی فوناکوشی) است، با لیلی برخورد می کند که از آخرین باری که یکدیگر را در فیلم Forget Me Not (1973) توراسان دیده اند طلاق گرفته و به عنوان یک خواننده دوره گرد کار می کند...
تورا سان به خانه خانواده اش برمی گردد و می فهمد که برادر شوهرش نمی تواند به مسابقه ورزشی میتسوئو (برادرزاده تورا سان) برود. تورا سان داوطلب می شود تا جای او را بگیرد، اما با رئیس برادر شوهرش درگیر می شود و به جاده باز می گردد. او با زن جوانی در نیگاتا آشنا میشود که بیخبر از او، خواننده محبوب انکا است...
تورا سان در اولین روز مدرسه میتسوئو به شیباماتا می رسد و متوجه می شود که میتسوئو خجالت زده است. او پس از دعوا با خانواده اش به یک بار می رود تا مشروب بخورد، سپس پیرمردی گیج را با داستانی غم انگیز به خانه می آورد که هویتش همه را شگفت زده خواهد کرد...
تورا نامهای از لیلی دریافت میکند که به او میگوید بیماری لاعلاج دارد. او برای دیدنش در یک بیمارستان اوکیناوا با پرواز خود را به آنجا می رساند و این دو فرصت پیدا می کنند تا رابطه عاشقانه کوتاه قدیمی خود را دوباره زنده کنند...
تورا سان با جدیدترین مستأجر تورایا دوست می شود، یک برقکار پاچینکو که با نام مستعار وات شناخته می شود. تورا سعی می کند وات را با یک پیشخدمت جوان مطابقت دهد....
تورا سان از سفرهای خود در سراسر ژاپن نزد خانواده اش در توکیو برمی گردد تا عمویش را در حال بهبودی از یک بیماری بیابد. پس از شروع یک دعوای خانوادگی، او به جاده باز می گردد و قسم می خورد که دیگر برنمی گردد. او با تومکیچی، جوانی گیج و بی تجربه دوست می شود که به تورا سان بسیار فکر می کند...
بعد از اینکه آخرین تلاش توراجیرو برای پیدا کردن عروس به اشتباه میافتد، او دوباره سفر را آغاز میکند و به اوتاکو (آخرین بار در خانه قدیمی Tora-san دیده شده) میرود که اکنون یک بیوه است...
پس از دعوای معمول خانوادگی، تورا شیباماتا را ترک می کند و عاشق گیشا از اوزاکا می شود که با مشکلات خود دست و پنجه نرم می کند. تورا سعی می کند به او کمک کند...
میدوری 14 ساله دختری می باشد که دائماً برای یک نمایش عجیب مورد آزار و اذیت قرار می گیرد. اما پس از پیوستن یک جادوگر کوتوله به نمایش عجیب و غریب، همه چیز برای او شروع به تغییر می کند.
دختری نوجوان توله سگی بی خانمان را به فرزندی قبول می کند و اسمش را «جوراب» می گذارد. آنها از آن زمان از یکدیگر مراقبت می کنند، تا اینکه یک روز او فکر می کند جوراب کوچکتر از آن چیزی است که قبلاً فکر می کرد ....
دی جی ریچیو از عینک آفتابی استفاده می کند تا جای زخم دور چشمش را پنهان کند. او همچنین توسط کابوس های یک تصادف دوران کودکی که منجر به زخم او شد، تسخیر شده است...
اتحادی از شروران، به رهبری فریدا، به دنبال تصرف سرزمین افسانه است. اما وقتی الا میفهمد که نامادریاش قصد دارد وجود کتاب داستانش را خراب کند، چرخشی دراماتیک پیدا میکند و به رهبر تلاشهای مقاومت شکوفا میشود...
داستان 3 «دامجین» (افراد بیفایده)، که کار نمیکنند و زندگی خود را صرف هیچ کاری نمیکنند. آنها در واقع نمی خواهند کار کنند. وقتی می شنوند "در هند می توان بدون کار زندگی کرد" آن را جدی می گیرند. آنها شروع به جمع آوری پول برای رفتن به هند با انجام هر کاری می کنند...
بازماندگان آسیب دیده یک اتوبوس ربایی مرگبار گرد هم می آیند و برای غلبه بر نفس آسیب دیده خود به یک سفر جاده ای می روند. در همین حال یک قاتل زنجیره ای در حال آزاد شدن است....
کنتا (تتسوجی تامایاما)، پیانیست جوانی که به تازگی شغل خود را از دست داده است، با مردی به نام یاماکی (یوشیو هارادا) در یک بار غرق می شود. او کنتا را دعوت می کند تا با او کار کند و چیز بعدی که می داند، کنتا از خواب بیدار می شود و خود را در اتاقی می بیند که قبلاً هرگز در آن نبوده است...
وقتی آساکو برای یک روز از مدرسه رد می شود ، با آئوکی آشنا میشود. او را با دنیای سایبری آشنا می کند. او به زودی با پدیده رابطه جنسی سایبری آشنا می شود و به فرض گرفتن هویت های مختلف آنلاین معتاد می شود. چیزی که او متوجه نمی شود این است که این وضعیت به سرعت از مسیر خارج می شود...