سیجیرو با لبخندهای همیشگی، پیراهنهای طرحدار و موهایی که به سبک پسران امروزی روی پیشانیاش میریزد، شخصیتی کاریزماتیک دارد. غرور و خودخواهی او از توجه بیحد و حصر زنانی که مجذوب رفتار "پسران بد" و استعداد او شدهاند، روزبهروز بیشتر میشود. در همین حال، او همزمان با چندین زن رابطه دارد که همگی از اینکه سیجیرو با آنها مانند یک جنتلمن وفادار رفتار نمیکند، شوکه شدهاند. ریو یکی از این زنان است.
Shadowlaw یک سازمان زیر زمینی میباشد که بر جهان از طریق مواد سلطه دارد. رئیس سازمان برای افزایش قدرتش یک مبارزه خیابانی را ترتیب می دهد، هدف او از این کار پیدا کردن استادان مبارزه است...
دو لوله کش بروکلین، ماریو و لوئیجی، باید به بعد دیگری سفر کنند تا شاهزاده خانمی را از دست دیکتاتور شیطانی پادشاه کوپا نجات دهند و او را از تسلط بر جهان باز دارند.
یک نابود کننده پس از ایجاد اعتیاد به ماده ای که برای از بین بردن اشکالات استفاده می کند ، به طور تصادفی همسرش را می کشد و درگیر یک نقشه مخفی دولتی می شود که توسط یک اشکال غول پیکر در یک شهر بندری در شمال آفریقا تنظیم می شود.
داستان فیلم در دوره پنج روزه قبل، حین و بعد از یک طوفان وحشیانه و به ظاهر آزادی بخش می گذرد که چندین دانش آموز در حالی که در سالن بدنسازی مدرسه خود به سر می برند، آن را تحمل می کنند...
رایزو ایچیکاوا نقش خود را در این دنباله بر فیلم مهیج شیک کازوئو موری به نام «یک قاتل مشخص» که در سال ۱۹۶۷ ساخته شده، به عنوان آشپز رستورانی که تبدیل به آدمکش قراردادی شده، دوباره ایفا میکند.
مرد سیاه پوستی برای انجام ماموریتی وارد اسپانیا می شود و افراد مختلفی را ملاقات می کند و در هر ملاقات یک کبریت بین آنها رد و بدل می شود تا در نهایت ماموریتش را به انجام می رساند و …
کاتو، تهیهکنندهای با تجربه کم در تلویزیون، همسرش ماساکو و پسر کوچکی به نام تارو را دارد. او دوستی قدیمی از دوران دانشگاه به نام یامازاکی نیز دارد. یامازاکی، ترانهسرای زنبازی است که با ریکو، دختری که با خواهر کوچکتر بازیگرش زندگی میکند، رابطه دارد. اما در عین حال، رابطه پنهانیای نیز با ماساکو آغاز میکند.
تورا سان به خانه خانواده اش برمی گردد و می فهمد که برادر شوهرش نمی تواند به مسابقه ورزشی میتسوئو (برادرزاده تورا سان) برود. تورا سان داوطلب می شود تا جای او را بگیرد، اما با رئیس برادر شوهرش درگیر می شود و به جاده باز می گردد. او با زن جوانی در نیگاتا آشنا میشود که بیخبر از او، خواننده محبوب انکا است...
در سفر به هندوستان، گروه راهب تریپیتاکا با شاهزادهای ملاقات میکنند که از آنها کمک میخواهد. او توضیح میدهد که خانوادهاش توسط دو برادر جنگسالار به لاکپشت تبدیل شدهاند که کاخ آنها را تسخیر کردهاند. در نهایت، میمون رهبری مأموریت را بر عهده میگیرد تا آنها را شکست دهد.