یاناجیدا کاکونوشین، سامورایی نامداری بود که به سبب اتهامی ناروا از خانه خود رانده شد و ناچار شد همراه با دخترش کینو، روزگار سختی را در فقر و تنگدستی بگذراند.
یک گیتاریست ژاپنی زندگی خود را وقف تجلیل از جیمی پیج، موسیقیدان راک کرده است و با دقت بسیار زیاد، کنسرتهای قدیمی لِد زپلین را نت به نت در کلابهای کوچک توکیو بازسازی میکند.
کارآگاه یوجی کودو در شب ۲۹ دسامبر، برای دیدن مادرش که در بیمارستان بستری شده ، با ماشین خود به راه می افتد. در حین رانندگی، از مرگ مادرش مطلع شده و در حال پریشانی به طور تصادفی با مردی برخورد تصادف کرده و او را می کشد ...
آزوسا و کانامی از دوران دبیرستان بهترین دوستان بودند. مرگ ناگهانی کانامی، آزوسا را در اندوهی عمیق فرو برد. اما او با ارسال پیامک به تلفن همراه دوست از دست رفتهاش، کمی آرامش مییافت. والدین کانامی، کنجکاو شدند بدانند که چه کسی این پیامها را میفرستد. وقتی به پرورشگاهی که دخترشان به آن علاقه داشت، سر زدند، از کارهای خیرخواهانهی کسی که این پیامها را میفرستاد، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتند.
موموکو، یک زن خانهدار، با تمام وجود از همسرش مراقبت میکند اما این مراقبت بیش از حد، باعث ایجاد فاصله عاطفی بین آنها شده است. رابطه آنها پیچیده است و به نظر میرسد مرز بین عشق و وسواس در آن محو شده باشد.
میسا کار جدیدی را در شرکت اپتیک کوری آغاز می کند. در میان کار، او با تاکاشی آشنا می شود. علیرغم شخصیت آرام و حملات اضطرابی تاکاشی، پیوندی عمیق بین آنها شکل می گیرد.
در سال 2024، یک موجود غولپیکر به ژاپن حمله میکند و گروهی از بازماندگان برای زنده ماندن، جامعهای تشکیل میدهند. اما دو سال بعد، یکی از اعضای این گروه به قتل میرسد.
در دنیایی که دروازههایی به دنیاهای دیگر باز شدهاند و افرادی با قدرتهای فوقالعاده به وجود آمدهاند، یک شکارچی ضعیف به نام سونگ جینوو، با انجام یک ماموریت ویژه، قدرت میگیرد و سرنوشت خود را تغییر میدهد.
میوکی به دهکدهای که تحت حکومت روگاهاست سفر میکند. هدف او، سوگواری برای سرپرست درگذشته این خانواده و انجام یک ماموریت مخفی است. در آنجا، با پدر کیتارو که به دنبال همسر گمشدهاش است روبرو میشود و با هم باید رازهای این خانواده را کشف کنند.
در دنیایی که جادو همه چیز است، آستا، پسری که بدون هیچ قدرت جادویی به دنیا آمده است، قصد دارد به "شاه جادوگر" تبدیل شود، تا بر ناملایمات غلبه کند، قدرت خود را ثابت کند و سوگند خود را با دوستانش حفظ کند...
یک استاد مرموز و مرگبار علوم غریبه در سراسر ژاپن فئودال سفر میکند تا ارواح خبیثی به نام مونونوکه را شکار کند. او برای اینکه بتواند شمشیر مقدس طرد ارواح را علیه آنها به کار برد، باید شکل، حقیقت و دلیل وجودشان را کشف کند.
دو سال پس از جنگ پارامونت، کلاههای حصیری در مجمعالجزایر سابائودی دوباره متحد میشوند. در همان زمان، دختری که سر به سر نامی است، سعی می کند قبل از اینکه گروه جزیره را ترک کنند، نامه ای از طرفداران به او بدهد.
"هیراگی میکس" روایتی است که پس از وقایع فیلم "گیون" رخ میدهد و عمدتاً بر روی رابطه بین هیراگی کاشیما و شیزو سومی یاگی، دوستان دوران کودکی مافویو، متمرکز است.
در این داستان، شمشیر نماد حقیقت است که راه را روشن میکند. عشق و اتفاقات غیرمنتظرهای رخ میدهد و نبردی بزرگ بر سر یک گنجینه اسرارآمیز آغاز میشود که میتواند جهان را تغییر دهد.
داستان درباره فردی به نام لاکس کلاین است که به ریاست سازمانی برای حفظ صلح میرسد. اما او درمییابد که اوضاع آنطور که به نظر میرسند ساده نیست و پیچیدگیهای پنهانی وجود دارد.
رینو عاشق مردی به نام جون است که همیشه او را ترک میکند. با این حال، رینو همچنان به او امیدوار است و عشقش را به او ابراز میکند. داستان درباره این است که آیا این عشق پایدار میتواند نتیجهای معجزهآسا داشته باشد یا خیر.