ماجراهای بزرگ زندگی و ارتباطات انسانی در جامعه معاصر کره، شامل یک بازیکن بیسبال ، یک دانش آموز بی خواب، یک جلاد ، یک گانگستر زندانی، و یک پدر و دختر مرموز...
پس از کشف مواد مخدر، یک تفنگدار سابق نیروی دریایی توسط مقامات استخدام می شود تا در یک زندان خطرناک مخفی بماند. پس از کشف یک حلقه مبارزه زیرزمینی، او باید برای زنده ماندن و نابود کردن سیستم فاسد مبارزه کند...
جولیان، مردی مطلقه، پس از استفاده از یک اپلیکیشن موبایل اشتراکگذاری خودرو برای مقابله با مشکلات اقتصادی خود، با لورنا آشنا میشود که با ولوو XC60 خود به طور منظم با او به مادرید سفر میکند و عاشق او میشود. او میخواهد در یکی از این سفرها احساسات خود را باز کند، اما به دلیل انتخاب بقیه مسافران، وضعیت تغییر غیرمنتظرهای پیدا میکند...
جان ویت، نماد راک، زندگی حرفهای 5 دههاش، از گروه موسیقی راک-ویدیویی «The Babys» در دهه 1970 تا پیشرفتش بهعنوان یک هنرمند انفرادی در روزهای اولیه MTV، تا تور با یک «بیتل» واقعی را منعکس میکند. جان مبارزات خود در دنیای تجاری موسیقی و فعالیت های مستقل خود را به عنوان یک هنرمند انفرادی و زنده موسیقی بازگو می کند...
دوستان دوران راهنمایی شیزوکو سوکیشیما و سیجی آماساوا عهد می کنند که به رویاهای خود برسند. ده سال بعد، شیزوکو از رویای رمان نویس شدن دست کشیده و به عنوان ویراستار برای یک شرکت انتشاراتی کار می کند. سیجی در خارج از کشور است و همچنان رویای خود را دنبال می کند...
ویلنوو پیرونی داستان شگفتانگیز اسطوره فرمول 1 کانادایی ژیل ویلنوو و ستاره فرانسوی دیدیه پیرونی، دو راننده نترس فرمول 1 فراری را روایت میکند که در یک لحظه تاریخی و بسیار بحثبرانگیز برای همیشه از هم پاشیده شدهاند...
این فیلم مکالمات در برزخ بین آدولف هیتلر، بنیتو موسولینی، جوزف استالین و وینستون چرچیل را با استفاده از تصاویر آرشیوی به تصویر میکشد و همچنین عیسی و ناپلئون را نیز در بر میگیرد...
به عنوان یک سیاستمدار، جو سانگ سوک (را میران) برای چهارمین بار به عنوان عضوی از مجمع ملی نامزد شد. جو سانگ سوک پس از دیدن مادربزرگش نتوانست دروغی بگوید. اکنون جو سانگ سوک تلاش می کند به دنیای سیاسی بازگردد...
پیکینا مردی معمولی و خشن است که احساس میکند میتواند لیلیانا، زیباترین زن دفتری را که در آن کار میکند، به دست آورد. در حالی که آنها در جشن کریسمس هستند، لیلیانا به پیکینا کاملاً روشن می گوید که تنها راه برای بودن با او این است که پیکینا آخرین مرد روی زمین باشد. از بدبختی او، هنگامی که روز بعد از خواب بیدار می شود، متوجه می شود که تمام بشریت از این سیاره ناپدید شده است، به جز پیکینا...
گروهی ناکارآمد از بقاهای ناخواسته در پناهگاهی غوطه ور می شوند تا برای روز قیامت آماده شوند. اما آیا خودشیفتگی، هذیان ها و حسادت های آنها در نهایت آنها را قبل از رویای مدت ها انتظارشان برای یک فاجعه جهانی به کشتن خواهد داد؟..