اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
داستان درباره یک پلیس است که پس از قتل فرزندش، به شهری دیگر میرود و به پروندهای جدید درباره ناپدید شدن یک کودک میپردازد. این داستان، علاوه بر روایت یک معمای جنایی، به بررسی عمیق احساسات و چالشهای شخصیت اصلی و همچنین موضوعاتی مانند مهاجرت و جستجوی آرامش میپردازد.
این داستان، که بر اساس اتفاقات واقعی زندگی شخصی به نام کمال گروال نوشته شده است، به بررسی موضوع املاک افرادی که در هند زندگی نمیکنند (NRI) و به ویژه مشکلاتی که در رابطه با مستاجران این املاک رخ میدهد، میپردازد.
ساتومی اوکا، دانشآموز دبیرستانی، در آستانه مسابقه نهایی گروه کر مضطرب است. مردی غریبه او را به کارائوکه دعوت میکند. کیوجی ناریتا، یاکوزای ترسو، به دنبال کمک ساتومی است. رئیس آنها یک مسابقه کارائوکه برگزار کرده و بازنده باید تاتویی را که رئیس انتخاب میکند، به زور تحمل کند. اوکا تجربه زیادی در آوازخوانی گروهی دارد، اما تا به حال با یک گانگستر کارائوکه انفرادی نخوانده است!
نانا تصمیم میگیرد برای جشن تولد هجدهسالگی دخترش سیله، او و بهترین دوستش را به یک سفر دریایی دلنشین در کارائیب ببرد. اما آنچه قرار بود یک تعطیلات رویایی باشد، به طرز عجیبی به یک کابوس هولناک تبدیل میشود.
حذیر همسرش را از دست میدهد و دخترش، حاتجه، متوجه میشود که پدرش عامل مرگ مادرش بوده است. حاتجه بین پنهان کردن این راز و فاش کردن آن در کشمکش است. در نهایت، همه اعضای خانواده با این حقیقت تلخ روبرو میشوند.
یک بازیگر اسپانیایی در حین فیلمبرداری یک فیلم ناپدید میشود. اگرچه جسد او پیدا نمیشود، اما پلیس به این نتیجه می رسد که او در لبه پرتگاه دچار حادثه شده است. سالها بعد، این معما به زمان حال بازمیگردد...
پسری به نام یوتا حافظه خود را از دست داده است، اما مدام در دفترچهاش نقاشیهایی از گریدمن میکشد و بعد آنها را پاک میکند. او تصمیم میگیرد به ریکا ابراز عشق کند، اما دنیای آرام آنها با یک غرش فرو میریزد...
دیدی آسمانی، تابوتی را به جزیره زانتین میکشد. فرقههای مختلف، از جمله یتیم سرگردان کنگ کنگ، به دنبال سلاح امپراتور در بایهوشانگ هستند. در این جزیره، آنها با موجودات عجیب و غریب روبرو میشوند و در دل غارها، پرده از یک توطئه باستانی برمیدارند.
وینسنت، پدر خانواده باراند، برای جشن کریسمس برنامههای زیادی دارد اما وقتی فرزندانش در آخرین لحظه از آمدن منصرف میشوند، ناچار میشود برنامههایش را تغییر دهد.
هایری، مخترع نابغه، دستگاهی به نام هایریماتور را طراحی میکند اما به دلیل نبود منابع انرژی، نمیتواند آن را فعال کند. با کمک دوستش زوبی، موفق به راهاندازی دستگاه میشود اما تبهکاران به دنبال تصاحب این اختراع ارزشمند هستند.