برنادت پس از سالها تلاش پنهانی برای انتخاب همسرش به عنوان رئیس جمهور، انتظار داشت که در نهایت به موقعیتی که لیاقتش را دارد در کاخ الیزه دست یابد. اما این اتفاق نیفتاد و ...
سه خواهر برای شرکت در مراسم عروسی سوم مادرشان که پیش از این دو بار بیوه شده بود، به خانه خانوادگی باز میگردند. این بازگشت آنها را وادار میکند تا با گذشته روبرو شوند و در مورد آینده تصمیم بگیرند. در این میان، مهمانان رنگارنگ و غیرمنتظره عروسی نیز به آنها کمک میکنند.
نگاه هیپنوتیزمکننده یک راهب فوتشده، چنان بر تودههای مردم تأثیر گذاشته که به برندی سودآور تبدیل شده و اکنون در آستانه قدیس شناخته شدن توسط کلیسای رومانی قرار دارد.
یک ون کوچک در جادههای جنگزده اوکراین حرکت میکند و شهروندان اوکراینی را که خانههای خود را در خط مقدم جبهه رها کردهاند، سوار میکند. این ون با جابهجایی آنها در میان این چشمانداز ویرانشده به سمت تبعید، به پناهگاهی شکننده و مکانی برای رازها و درد دلهای مسافرانش تبدیل میشود.
این فیلم، داستان حماسی سربازان خارجی را روایت میکند که در ماه مارس سال ۱۹۴۵ میلادی، در جنگهای خونین برای دفاع از خاک فرانسه شرکت کردند. با این حال، پس از شکست در برابر نیروهای ژاپنی، این سربازان شجاع در دل جنگلهای انبوه گرفتار شدند و سفری پر از رنج و مشقت را برای فرار آغاز کردند.
اندی کاساگرانده برای فیلمبرداری از کوسههای پرنده به نیوزلند سفر میکند و با کمک یک فیلمساز دیگر، سرانجام موفق به ثبت تصویر یک کوسه سفید بزرگ در حال پرواز میشود.
یک نابغه شرور و متخصص در زمینه فناوری، تهدید میکند که کل شهر را به یک دنیای مجازی (متاورس) تبدیل کند. در این شرایط، تنها قهرمانی به نام کامبت وامبت میتواند شهر را نجات دهد.
این داستان واقعی زندگی مردی است که کودکی خود را در فضایی پر از خشونت و بیمحبتی گذراند. با این حال، او با وجود تمام این مشکلات، توانست در دنیای کسبوکار به یک متخصص برجسته در زمینه شبکهسازی تبدیل شود. او مسیر موفقیت خود را از پایینترین سطح آغاز کرد و به بالاترین جایگاه دست یافت. روایت زندگی او به ما این پیام را میدهد که در مسیر زندگی، هیچ مانعی وجود ندارد که غیرقابل عبور باشد.
این داستان دربارهٔ کتی، زنی در شرف ۳۰ سالگی است که پس از مواجهه با مشکلات شدید، تصمیم به مهاجرت میگیرد. اما مسیر او در این کمدی سیاه که در کازابلانکا رخ میدهد، پر از موانع است.
در حالی که مادر سال، مردی حدوداً ۳۰ ساله با سندروم داون، در بستر بیماری و در حال مرگ بر اثر سرطان ریه است، سال سفری را آغاز میکند تا پدرش را پیدا کند؛ مردی که یک خواننده راک بوده و مادرش ۳۰ سال پیش در یک رابطه یکشبه با او آشنا شده بود.
کوری تن بوم و خانوادهاش، با به خطر انداختن جان خود، صدها پناهجوی یهودی را پنهان میکنند. با این حال، سرانجام فداکاری آنها فاش شده و با عواقب آن روبرو میشوند.
تام و جکسون از دست موجودات فضایی فرار میکنند و میفهمند زمین میدان جنگ دو گونهی فضایی است. آنها باید این دو گروه را متحد کنند، وگرنه کهکشان نابود خواهد شد. در این راه، با افراد مختلفی روبهرو میشوند.
این داستان دربارهٔ یک پدر و پسر است که سرنوشتشان با یک رشتهٔ ورزشی گره خورده است. با اینکه استعداد این مرد او را به سوی شهرت سوق میدهد، سرنوشت برایش نقشههای دیگری دارد و او برای دنبال کردن علاقهاش باید با تمام چالشها مبارزه کند.
کارتمن خواب هایی می بیند که نشان می دهد زندگی او به زودی به پایان خواهد رسید. هوش مصنوعی که وارد جامعه شده، زندگی مردم ساوت پارک را تغییر داده است. بزرگسالان این شهر نیز با تغییراتی که در زندگی آنها ایجاد شده، دست و پنجه نرم می کنند...
در سال ۲۰۴۵، در بحبوحه ویرانیهای زیستمحیطی، ایشکود و همراه بعیدش نییف در آنچه از زمین باقی مانده، به هم میپیوندند تا با محافظت از یکدیگر، خود را نجات دهند.
یک مرمتگر جوان آثار هنری، در بحبوحهٔ مرگ ناگهانی صمیمیترین دوستش در پاریس و پیدا کردن یک نقاشی اسرارآمیز عثمانی در استانبول، تلاش میکند با چالشهای دورهٔ بیست و چند سالگی خود کنار بیاید.
زنی در یک روستای ماهیگیری در منطقه گالیسیا، با وجود سختیهای فراوان و با تکیه بر سرسختی و کار زیاد، زندگی خود را اداره میکند. حالا که دختر ۱۸ سالهاش به بلوغ رسیده و میتواند مستقل شود، رامونا به گذشته خود نگاهی دوباره میاندازد و زندگیاش را زیر سوال میبرد.
آل کاپون، گانگستر بدنامی بود که به دلیل زخمی در صورتش، «صورتزخمی» نامیده میشد. او در سال ۱۹۱۹ به شیکاگو رفت و با همکاری جانی توریو، در دهه ۱۹۲۰ یک امپراتوری جنایتکارانه در زمینه قمار را در این شهر بنیانگذاری کرد.