این روایت، اعضای باشگاه زولو را دنبال میکند؛ گروهی که نماینده اولین کارناوال "ماردی گراس" مخصوص سیاهپوستان در نیواورلئان بودهاند. محور داستان بر تلاشهای این افراد برای بازگرداندن رژهی زولو به خیابانهای شهر متمرکز است.
ترجمه به فارسی روان
داستانی ورزشی درباره یک غول فروتن فوتبال در دنیای جدید این ورزش، پر از حکایات عجیب و غریب و فینالی مهیج برای قهرمانی. و همچنین داستانی از میراث قومی فوتبال استرالیا و اینکه چگونه به تازهواردان کمک کرد تا خود را حفظ کنند.
گروه موسیقی مستقل کانادایی "بروکن سوشال سین"، که در اوایل سالهای ۲۰۰۰ میلادی شروع به کار کرد، درباره نحوه شکلگیری خود و دیدگاه ویژه و منحصر به فردشان نسبت به موسیقی به بحث میپردازند.
دو دختر نوجوان در یک جزیره دور افتاده، با تشکیل یک تیم تشویق، علاوه بر دنبال کردن علاقه خود به رقص، به محرک اصلی تشویق تیم فوتبال مدرسه و ایجاد شور و هیجان در کل جزیره تبدیل میشوند.
ولاد، پسرِ یک موزهدار، در نمایشگاه قهرمانان رومانی، الکساندرو کوزا را زنده میبیند. آنها سپس به دیدار شخصیتهای تاریخی مهمی چون سنت اندرو و ولاد به میخکشنده در لحظات کلیدی زندگیشان میروند.
فیزیکدانی به همراه تمامی خاطراتش به گذشته فرستاده میشود تا از فاجعهای اقلیمی جلوگیری کند؛ فاجعهای که در آینده توسط اختراع رآکتور همجوشی هستهای او رخ خواهد داد. با این حال، سفر در زمان آنطور که باید پیش نمیرود و همین مسئله، مأموریت او برای نجات آینده زمین را با چالشهای جدی روبرو میسازد.
اندی سینگر، هنرپیشهای که اکنون بیکار است و به عنوان مشاور املاک در نیویورک با دشواریهای زیادی دست و پنجه نرم میکند، در بحبوحه اخراج شدنش از خانه، ناگهان با حضور غیرمنتظره دختر ۱۰ سالهاش، آنا، که از او دور بوده، روبرو میشود. این اتفاق دنیای او را کاملاً دگرگون میکند.
کارلی، دانشجوی کالج محلی، در دوران رومسپرینگای آبرام که جوانی آمیش است، با او آشنا شده و وارد رابطهای میشود. اما آبرام حاضر به بازگشت به خانهاش نیست. او کارلی را به گروگان میگیرد تا بتوانند در جامعه آمیشی که خودش به شکلی تحریف شده ساخته است، با هم زندگی کنند.
داستان آنی ده ساله و رانت، سگ ولگردش را دنبال میکند که در تلاش هستند تا با برنده شدن در مسابقات چابکی سگها در نمایشگاه کرمپتس لندن، مزرعه خانوادهشان را از خشکسالی و بدبختی نجات دهند.
با رسیدن سارا، فرزند بزرگ خانواده، به سن قانونی و اعلام قصد ازدواجش با اوچو، خانواده دچار آشفتگی میشود و خاویر و ماریسا به دنبال راهی برای جلوگیری از آن هستند. همزمان، دنی با بحران وجودی مواجه است، پائولیتا حسادت میکند، کارلوتا از نامزد جدید خود که از خانوادهای متمول است خبر میدهد و روسیو نیز برای اولین فیلمش انتخاب شده است.
گورو، که هم متخصص زنان است و هم از طرفداران پر و پا قرص آیدلها، پس از شنیدن خبر وقفهی کاری ناگهانی اِی، ستارهی محبوبش، دچار شوک عمیقی میشود. او هرگز تصور نمیکند که سرنوشت، پیوندی فراتر از درک و منطق بین او و اِی رقم خواهد زد. این در حالی است که در دنیای آیدلها، دروغ ابزاری قدرتمند به شمار میرود.
این فیلم، داستان پر از خنده سفر دختری جوان به نام الیف را روایت میکند که میخواست خبرنگار جنگی شود، اما سر از نوشتن طالعبینی در بخش اخترشناسی درآورد.
آقای هگزنمایستر از زندان فرار کرده و بار دیگر ویکسنبرگ را تهدید میکند. برای یافتن گوی باستانی که قادر به نابودی کل شهر است، مسابقهای علیه زمان آغاز شده است تا قبل از اینکه به دست افراد اشتباه بیفتد، آن را پیدا کنند.
داستان درباره "مته" است، پسر نازپرورده تاجر ثروتمندی که پدرش او را به این باور میرساند که در قرن شانزدهم میلادی به عنوان یک خدمتکار در شهری عثمانی تناسخ پیدا کرده است.
نیکولای شیرمر، اسکیباز و فیلمساز، متوجه میشود که یکی از دوستان دوران کودکیاش بدون اینکه به کسی بگوید، در حال تمرین برای صعود و اسکی از ۲۷ کوه در یک سفر است. در همین حین، این سؤال در ذهن او باقی میماند: چرا سالها پیش شریک کوهنوردی و بهترین دوستش را از دست داد؟