این فیلم، یک کمدی ترسناک دیوانهوار درباره زامبیهاست که در آن، تنها افراد چولو به زامبی تبدیل میشوند. داستان در جنوب کالیفرنیا رخ میدهد و با حضور شخصیتهای خاص و صحنههای اکشن و خشن همراه است.
دو دوست که آرزوی یوتیوبر شدن را داشتند، وارد جایی شدند که نباید میرفتند. ماجراجویی آنها به یک کابوس ترسناک تبدیل شد وقتی با یک وحشت غیرقابل تصور روبرو شدند.
خانهی دیوانه" در دهه 1990 جریان دارد و داستان برنی، یک خانهدار مذهبی و خانوادهی کمدیاش را روایت میکند. وقتی کارگرهای روسی که در خانهی برنی کار میکنند، معلوم میشود مجرمان تحت تعقیب هستند، برنی مجبور میشود مردانگی نشان دهد و خانوادهی زندانیشدهاش را نجات دهد، در حالی که کم کم دیوانه میشود.
دختری ۱۷ ساله به همراه خانوادهاش ناچار میشود به منطقهای تفریحی نقل مکان کند. اما اوضاع این منطقه آنطور که در ابتدا به نظر میرسد، ساده و عادی نیست.
این فیلم داستان یک زوج ماجراجو رو دنبال میکنه که یه خونهی قدیمی و ترسناک رو برای ماجراجویی انتخاب میکنن و در طول ماجراجویی، شاهد اتفاقات عجیبی میشن که باعث دیوانگی یه خانواده میشه.
داستان گروهی از نوجوانان در یک شهر کوچک در تگزاس که پس از بازی کردن یک بازی معروف در خانهای متروکه، جایی که زمانی قتل عام وحشتناکی رخ داده بود، نیرویی مرگبار را آزاد میکنند.
یک کلانتر جوان که تلاش میکند تا میراث پدر درگذشتهاش را زنده نگه دارد، با کشف اجساد تکهتکهشدهی اهالی شهر، با چالشی بزرگ روبرو میشود و شجاعت و تواناییهای خود را محک میزند.
سه داستان جداگانه از وقایع ماورایی و ترسناک در دانشگاههای تایلند نقل شده است. این داستانها به ترتیب به جاو نان، فی تکه و زیارتگاه نامرئی اشاره دارند که هر یک از آنها به تنهایی داستانی مرموز و پر از راز و رمز است.
یک خانواده سعی میکنند با بازگشت به مزرعه دوران کودکی پدر، از شیوع زامبیها فرار کنند و با محکم کردن آن، از ورود "مردهها" جلوگیری کنند. افسوس که وحشت و آسیبهای روانی در خانه اجدادی به اندازه بیرون از دروازهها وجود دارد.
بعد از یک حادثه غمانگیز که جان والدین لزا را گرفت، او دیگر نمیتواند راه برود و روزهایش را صرف ترول کردن ویدئو بلاگرها میکند. وقتی او شاهد یک قتل آنلاین میشود، پلیس آن را شوخی میگیرد و این بر عهده لزا میافتد که قاتل را پیدا کند.
دنی ترجو، بازیگری که به تازگی از زندان آزاد شده بود، به سراغ یک ساحره مکزیکی رفت و از او خواست تا با جادوی خود، دوستان قدیمیاش را دوباره زنده کند. هدف ترجو این بود که با کمک این دوستان، مزرعه زنی را از چنگال یک ارباب بیرحم مواد مخدر نجات دهد.