دومین فیلم لایو اکشن در مورد ماجراهای سه رونین: جوبئی ، نور خورشید و مهتاب ، که زندگی خود را وقف شکار "سایه ها" می کنند ، جاسوسان نینجا شوگانات توگوگاوا...
داستان به سال ۱۹۴۴ یعنی ۵ سال پس از شروع جنگ جهانی دوم بازمیگردد. جایی که یک کبوتر جوان به نام بیباک در آرزوی تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ است. در همین حین او خبردار میشود که سرویس رویال کبوترهای خانگی در حال استخدام نیرو است. گروهی که به سادگی هر کبوتری نمیتواند عضو آن شود و
جیکوب و ماری توسط پدرشان رها شده و به دستور او برای پیدا کردن عمویشان در اسپانیا میروند. در آنجا، ماری با دیگو ازدواج میکند، اما جیکوب متوجه میشود که دیگو در فعالیتهای جنایی دخیل است که آنها را در خطر قرار میدهد...
پنج بچه که برای محافظت در طول جنگ جهانی اول در عمارت هزارتوی عموی عجیب و غریب خود زندگی میکنند، با یک پری شنی که قدرت برآورده کردن آرزوها را دارد، دوست میشوند.
هنگامی که طوفان قایق رانی حامل پسری را در جزیره کوچکی در اقیانوس آرام جنوبی می برد، در ابتدا از او به عنوان هدیه ای از آسمان استقبال می شود، حتی تا جایی که رئیس قبیله او را به عنوان جانشین قبول می کند...
دو شاهزاده توسط پدرشان پادشاه سوداس از حضور در راتانا محروم می شوند. در طول سفر، یکی از برادران، آپای مانی، توسط یک جادوگر دریایی غول پیکر که عاشق او شده بود، ربوده می شود. برادرش سری سووان و چند جنگجو می خواهند او را نجات دهند...
در سال 1898، اوسی نش نه ساله با روحیه با پدر و برادرش در روستایی می سی سی پی زندگی می کند تا اینکه پدرش او را می فرستد تا با عمه اش در اشویل، کارولینای شمالی زندگی کند...
وایکینگ ها به کشور گل می آیند و برادرزاده رئیس را می ربایند. رئیس، آستریکس و اوبلیکس را به شمال میفرستد تا او را پس بگیرند، اما برادرزاده عاشق دختر رئیس وایکینگها شده است. چه باید کرد؟...