تارا که اکنون در ایالت مونتانا ساکن شده و با کابوی بوون نامزد کرده، برای پیوند دادن زندگیهای خانوادگی خود تلاش میکند، اما به نظر میرسد ادغام این دو خانواده چالشی بزرگتر از آن چیزی باشد که تصور میکردند.
مدی مککنزی مجری سختکوشی است که به واسطه ی پشتکار و استعدادش به یک گوینده رادیویی محبوب تبدیل شده است. جان رید، کارآفرین تکنولوژی بیخیالی است که بیشتر به میزبانی مهمانیها علاقه دارد. این دو نفر از زمین تا آسمان با هم تفاوت دارند.
لورا، دستیار گالری و عکاس نوظهور، بالاخره برای نمایش در بخش تازه کاران گالری انتخاب میشود، اما به شرطی که بتواند یک هنرمند گوشهگیر به نام شین را متقاعد کند تا جدیدترین عکسهای خود را برای اولین بار در گالری به نمایش بگذارد.
آلی با تمام توان در تلاش است تا تاکستان خانوادگی خود را حفظ کند. او از یک بازدیدکننده به نام اتان کمک میگیرد، غافل از اینکه او در واقع یک نماینده فروش است که برای خرید ملک فرستاده شده است.
ایو، ویراستار کتابهای عاشقانه، قبول میکند که برای رماننویسهای پرفروشش خانهداری کند. او در این مدت خانه را با جیک، مربی خودیاری، به اشتراک میگذارد. جیک به این فضا برای برگزاری کارگاههای آموزشی با مضمون عاشقانه به مناسبت روز ولنتاین نیاز دارد.
یک زوج جوان پس از ازدواج با مشکلی جدید روبرو میشوند: خرخر کردن زن در خواب که خواب شوهر را مختل میکند. این چالش، تصویری از فداکاریها و تعهدات لازم برای یک ازدواج پایدار را به نمایش میگذارد.
یوکاری، پنج سال است که با کیپِی، دوست پسر محقق پزشکی خود زندگی می کند. روزی که یوکاری منتظر بازگشت کیپِی است، ناگهان یک مأمور پلیس به او خبر می دهد که کیپِی به دلیل خونریزی مغزی بیهوش شده است. اما ماجرا به اینجا ختم نمی شود و مشخص می شود که شغل و نام کیپِی جعلی بوده است...
هنری خجالتی از اینکه تابستان پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان وارد یک رابطه عاشقانه غیرمنتظره با سامانتای زیبا و محبوب می شود، بسیار خوشحال است. وقتی عشق هنری به وسواس پیچیده تبدیل می شود، سامانتا عقب می نشیند...
مدهاو با دختری به نام ریا آشنا می شود و عاشق می شود. پس از تلاش برای متقاعد کردن او برای تبدیل شدن به دوست دخترش، او از صمیم قلب موافقت کرد که دوست دختر او شود.
کلوئه، یک زن جوان شکننده، عاشق روانکاو خود، پل می شود. چند ماه بعد او با پل نقل مکان می کند، اما به زودی متوجه می شود که معشوق او بخشی از هویتش را پنهان می کند...
هنگامی که یک خبرنگار مخفیانه به عنوان یک معلم خصوصی می رود تا اطلاعات درونی یک شاهزاده پلی بوی را دریافت کند، او درگیر دسیسه های سلطنتی می شود و در نهایت عشق پیدا می کند - اما آیا او می تواند دروغ خود را حفظ کند؟
در آیندهای نزدیک زمانی که هوش مصنوعی بر دنیا حکمرانی میکند و طبیعت کاملا از بین رفته است ، ریچل (کلارک) و آلوی(اجیوفور) زوجی نیویورکی قصد به دنیا اوردن فرزندی توسط دستگاهی گران قیمت به نام پگاسوس که نوعی رحم مصنوعی است را دارند و....
لونت، جوانی که مدیریت زنجیرهای از رستورانهای معروف آدانا را بر عهده دارد، با اکراه در جشن مجردی غافلگیرانهای که صراف، دوست دوران کودکیاش، ترتیب داده است، شرکت میکند. این اتفاق، نقطه عطفی در زندگی او رقم میزند. سرنوشت، باهر، زنی فقیر، افسرده و گرفتار در مشکلات زندگی که با سه برادر کاغذساز خود زندگی میکند را به مسیر لونت هدایت میکند.