یک قاضی و برادرانش سعی می کنند گناه و عاشقانه را در شهر با فضیلت روستای رنگین کمان پیاده کنند، جایی که در نهایت بر سر توجه یک دختر جوان روستایی زیبا، ژی یون، درگیر می شوند...
"الیزابت" نوجوان توسط بورسیه خبرنگاری در دانشگاه هاروارد پذیرفته شده است.او از زمانی که دو سال داشته توسط مادر خود بزرگ شده،اما نبود پدرش او را افسرده کرده است.او پس از مدتی حضور در دانشگاه آلوده مواد مخدر می شود و...
کاترین گرانده (والریا چیانگوتینی)، دختری ۱۹ ساله و جذاب پاریسی، پس از یک رابطه عاشقانه آشفته، تصمیم میگیرد فاحشه شود. او روی پورنوتروپوس (ژان یان)، یک باجگیر بیرحم که کسب و کار پرسود آژانسهای مدلینگ، کابارهها، و کمپینگها را اداره میکند، و با حمایت برادرش تاناتوس (ژان-ماری فرتی)، که مسئول سرقت و قتل است، حساب نمیکرد.
دختری از یک خانواده ثروتمند که برای تعطیلات تابستانی به کیپ کود آمدهاند، با یک پسر محلی، که آرزوی قهرمانی در لیگ برتر بیسبال آمریکا را در سرش دارد، آشنا میشود...
هنگامی که به او یک وظیفه غیرممکن داده می شود ، یعنی نوشتن راهنمای یک زن مجرد برای عشق و رابطه جنسی در طی بیست و چهار ساعت ، یک نویسنده مجله برای الهام بخشیدن به زندگی خود روی می آورد...
وقتی زنی که قادر به خواندن افکار دیگران است، برای کمک به بازماندگان زلزله کوبه در سال 1995 می آید، با دختری مبتلا به اختلال چند شخصیتی مواجه می شود که شخصیت خطرناک سیزدهم، ایزولا، باید متوقف شود....
در یک برج در حال احداث در تهران، عده ای کارگر ایرانی و افغانی مشغول به کار هستند. لطیف کارگر و مسئول خدمات و تغذیه ی کارگران، باخبر می شود که بعد از مجروح شدن یک کارگر افغانی، اینک پسر او رحمت، جایش مشغول کار است. به دلیل جثه ضعیف رحمت، معمار وظیفه ی لطیف را به وی می سپارد و لطیف کار راحت خود را از دست می دهد. این کار وی را عصبانی می کند و در پی آزار رحمت برمی آید. یک روز متوجه می شود که رحمت در واقع دختری است به نام باران که از سر ناچاری به جای پدر کار می کند...
دهه ۱۹۶۰ در دانشگاه تورنتو است. داگ، یک دانشجوی سال بالایی محبوب است که یک دوستدختر به همان اندازه محبوب دارد. پیتر، یک دانشجوی سال اولی خجالتی و تازه وارد به این شهر بزرگ است. پیتر و داگ با هم صمیمی میشوند و به زودی با هم به کنسرت میروند، مشروب میخورند و در برف بازی میکنند. وقتی داگ، پیتر را به حمام بخار میبرد و پشت او را میشوید، به نظر میرسد که دوستی آنها به یک...
در یک رستوران ایتالیایی محبوب نیویورک در یک عصر شلوغ و دراماتیک، 2 گانگستر، کارآگاه پلیس، منتقد غذا، صاحب پیشین کتابفروشی، پسر سرآشپزش، سوش آشپز قمارباز بدهکار حضور دارند...
کیت یک فروشگاه لباس قدیمی دارد. او در جشن تولد پدر بداخلاقش/گردهمایی خانوادگی شرکت می کند که در آنجا با هری ملاقات می کند. او با فیلیپ قرار می گیرد اما او کسل کننده است - برخلاف هری.
کاتو، تهیهکنندهای با تجربه کم در تلویزیون، همسرش ماساکو و پسر کوچکی به نام تارو را دارد. او دوستی قدیمی از دوران دانشگاه به نام یامازاکی نیز دارد. یامازاکی، ترانهسرای زنبازی است که با ریکو، دختری که با خواهر کوچکتر بازیگرش زندگی میکند، رابطه دارد. اما در عین حال، رابطه پنهانیای نیز با ماساکو آغاز میکند.
در دنیایی که میتوان با لمس یک فرد خوششانس شانس را از یک فرد خوششانس گرفت، گروه کوچکی از افراد خوششانس برای خوششانسترین و برای شانس سایر شرکتکنندگان رقابت میکنند.