در آینده ای نه چندان دور ، و در جایی که شرکت های گوناگون در صدد خلق محیطی آرام و بی دغدغه برای مردم هستند ، مردی در تلاش است تا حقیقتی را کشف کند و پرده از توطئه ای برداد. در این راه او مجبور است برای رسیدن به حقیقت مبارزه کند ...
دختر مرموزی به محلهای آرام و ثروتمند میآید و به سرعت وحشت و آشوب به راه میاندازد. او با ورود به خانهها و شکنجه ساکنانشان، نشان میدهد که فراتر از یک دختر معمولی است...
یک مامور سابق نیروهای ویژه، در یک درگیری مسلحانه بین یک گروه جنایتکار چینی و پلیس فاسد، پسر یک گانگستر روسی را نجات می دهد و یک دختر چینی و یک کیسه پول را آزاد می کند. دختر از او می خواهد که به او کمک کند...
مذاکره کننده متخصص گروگان، ستوان فیبی مک نامارا، حرفه پرفشار خود را با خواسته های بزرگ کردن دختر خردسالش و مبارزه با مادر آگورافوبیک خود، اسی، انجام می دهد...
جردن پنج ساله در پی یک تصادف رانندگی در جاده ای جدا شده از کوه ، کیلومترها از شب پیاده روی می کند. اما وقتی سرانجام کلانتر گیل لوژان در شهر کوچک گمشدگان دختر را پیدا کرد ...
هنگامی که یک جنگ سالار باستانی یک جانور اسطوره ای را احضار می کند، یک قهرمان جوان باید یک سری تلاش ها را انجام دهد تا اژدهایی را که هیولا را شکست می دهد بیدار کند...
یک تاجر پریشان که تلاش میکند زندگی از کنترل خارجشدهاش را سر و سامان دهد، متوجه میشود که دشمنش، جنبهٔ دیگری از شخصیت خود اوست. در حالی که او با این خودِ دیگرِ فریبکارش مبارزه میکند، قتل، جنون و آشوب به راه میافتد.
کارآگاه ارشد آندری و شریکش اسلاوا به ایستگاه هواشناسی دورافتاده در قطب شمال روسیه می رسند تا ناپدید شدن مرموز دو هواشناس را که در آنجا مستقر شده بودند بررسی کنند...