یک آدمکش حرفهای، که برای از بین بردن اهداف خود به هر روشی متوسل میشود، از مادربزرگی که نوهاش را در یک آتشسوزی مشکوک از دست داده، درخواستی دریافت میکند.
داستان دربارهی مادر پرانرژی است که فرصتی برای رفتن به میامی پیدا میکند. اما بچهها با ترک دوستانشان مخالفاند و این موضوع منجر به یک جدال خندهدار میشود.
نابغهای در حوزه کامپیوتر، برای یافتن عشق، مربی زندگی هوش مصنوعی طراحی میکند. اما زمانی متوجه اشتباه خود میشود که درمییابد، ناخواسته مادر سلطهگرش را در کدهای برنامه جای داده است.
درون انباری پنهان، یک تولیدکننده محتوا، آزمایشی در باب سفر در زمان را به تصویر میکشد و سفری مخاطرهآمیز را برملا میکند که در آن، افرادی ناامید، برای دستیابی به توان دگرگونساز زندگی یک درگاه زمانی رازآلود، همه چیز را به مخاطره میاندازند.
زنی جوان در جستجوی پدرش، وارد خانهای مرموز میشود که بازدیدکنندگانش ناپدید میشوند. او باید از دست مردی که با فریب، افراد را به دام میاندازد، فرار کند.
این فیلم درباره مردی است که میخواهد سگ گلدن رتریور 11 سالهاش را به خانه جدیدی واگذار کند. او و دوستش در یک سفر جادهای به وضعیت اسفناک نجاتها و پناهگاههای سگ و سختی واگذاری آنها پی میبرند. آنها همچنین با سگهای بیخانمانی مواجه میشوند که مورد آزار و اذیت قرار گرفتهاند. این فیلم عشقی را که به سگهایمان داریم به تصویر میکشد و نشان میدهد که آنها خانواده ما هستند.
داستان دربارهی ارواحی است که در تلاشند تا با استفاده از شیوههای ترسناک و اجراهایشان در میان زندگان، به ترسناکترین افسانههای شهری و موفقترین و مشهورترین ستارگان دنیای ارواح تبدیل شوند.
زوج جوانی که به تازگی نامزد کردهاند، در یک شهر کوچک با خرابی ماشین مواجه میشوند و درمییابند که ساکنان شهر، راز صد سالهای را در مورد زامبیها پنهان کردهاند.
در سال 2003، هشت نفر از اهالی ایالت رود آیلند در ایالات متحده آمریکا، یک آپارتمان پنهانی را در درون یک مرکز خرید پر رفت و آمد احداث کردند و به مدت چهار سال در آنجا سکونت گزیدند، ضمن اینکه تمام رویدادها را ثبت و فیلمبرداری میکردند. این آپارتمان پنهان، که فراتر از یک شوخی ساده بود، به مکانی با ارزش و عمیقاً معنادار برای تمامی افراد مرتبط تبدیل شد.
یک زن جوان در یک کولاک در اعماق جنگلهای مین گیر میافتد. او با دمای شدید هوا روبرو میشود و توسط شکارچیان جنگل مورد تعقیب قرار میگیرد. پدرش تلاش میکند تا او را پیدا کرده و از سرمای سخت و هیولایی که در انتظارشان است نجات دهد.