”از تنهایی نترس” بازسازی فیلمی تلویزیونی با همین نام در سال 1973 است. فیلمی در مورد خانه ای جن زده که موفقیتش را مدیون کارگردانی هوشمندانه Troy Nixey است که توانسته با استفاده از عناصری مناسب، فضایی رعب آور را در مقابل چشمان تماشاگر قرار دهد. عناصر وحشتی آوری که گویی خود را به آرامی از پرده جدا کرده و بر دیوارهای سالن سینما شروع به خزیدن میکنند. “از تنهایی نترس” نیازی به صحنه های غافلگیرکننده ای که مخاطب را از جای بپراند ندارد. بلکه روند داستان چنان وی را در صندلی خود فرو میبرد که تا مدتی بعد از تماشای فیلم نیز ترس را در دورنش احساس میکند. با این وجود، فیلم ضعفهایی نیز دارد که باعث میشود نتوان آن را در رده کارهای شاخص ژانر قرار داد...
جان مایر در تاریخ 8 دسامبر 2007 در تئاتر نوکیا در لس آنجلس برای معرفی آلبوم "Continuum" کنسرت برگزار کرد. این کنسرت سه بخش داشت: جان مایر تنها، جان مایر تریو و جان مایر با گروه کامل.
این انیمیشن برگرفته از بازی Dead Space ساخته شده است و به آغاز این داستان میپردازد سفینه ایشیمورا سنگ های با ارزش را از سیارات کنده و به زمین می آورد در طی یکی از ماموریت ها به سنگ عجیبی برخورد میکنند...
هنگامی که سارا دانشجوی سال اول دانشگاه برای اولین بار به محوطه دانشگاه می رسد، با هم اتاقی خود، ربکا، دوست می شود، غافل از اینکه دختر به طور خطرناکی به او علاقه مند شده است...
گروهی از «دانشمندان ستارههای سنگی» با استعداد اما سرکش، خود را در مسابقهای با زمان برای نجات زمین میبینند، زمانی که یک دنبالهدار چرخشی غیرمنتظره به سمت سیاره آبی ما انجام میدهد، جایی که اگر قهرمانان شهر کوچک ما نتوانند آن را پیدا کنند، ممکن است طی چند روز تمام حیات از بین برود. یک راه حل.
پس از اتفاقات فیلم دوم کارتکپتر ساکورا: کارت مهربانی، کرو و اسپینل یک سینی تاکویاکی (غذای درست شده از هشتپای دریایی) را با هم میخورند. وقتی فقط یک قطعه باقی مانده، با هم به جر و بحث میافتند و در حین دعوایشان، آخرین قطعه را از پنجره بیرون میاندازند. آنها هر دو دنبال تاکویاکی و همدیگر میدوند و با تمام قوا سعی میکنند «فاتح تاکویاکی» بشوند.
اتاق هتلي در مركز شهر رم در خدمت دو زن جوان به عنوان محل قرار مي باشد كه اخيرا همديگر را شناخته اند با ماجراهايي كه بین آن دو اتفاق مي افتد مي توانند به وجود يكديگر نفوذ كرده و روح همديگر را احساس كنند...
داستان از دوستی دو دختر جوان در سرزمین اوز آغاز میشود؛ یکی به دلیل ظاهر متفاوتش مورد آزار و اذیت قرار میگیرد و دیگری محبوب همه است. اما پس از رویدادی مهم، دوستی آنها به چالش کشیده میشود.
یک مرد در وسط بیابان با چادر سیاه روی سر و دستهایش بسته بیدار می شود. او بدون هیچ خاطره ای از گذشته خود به لس آنجلس می رود تا راز هویت خود را کشف کند. اما در این راه با چالش ها و رمز و رازهای عجیب و غریبی روبرو می شود...
در پس زمینه قتل های وحشتناک و بچه ربایی، یک قبیله از وحشی های آدمخوار که از سال 1858 ساحل شمال شرقی را گرفتار کرده اند، به دنبال یک خانواده بی خبر و دختر بچه بی گناهشان هستند. آیا آنها آنچه را که برای زنده ماندن لازم است دارند؟..