کامی کانوِی، یک مهندس صدا است که در شهر لس آنجلس زندگی میکند. او به نظر میرسد همه چیز را دارد، شغل پردرامد و همسر محبوبش پل . با این حال، یک حس خالی بودن درونش به وجود می آید و به دنبال راهنمایی از یک خواننده میگردد...
یک وکیل به نام کریستین پس از اتهام به قتل، در یک توطئه بینالمللی گرفتار میشود. تنها راه نجات او، کشف راز یک هواپیمای جاسوسی آلمانی از جنگ جهانی دوم است که در بزرگترین یخچال ایسلند کشف شده است...
الهام گرفته از وقایع واقعی در صحنه قتل فیلمبرداری شده . گروهی از دوستان، در حالی که در تعطیلات کریسمس به یک کلبه در اورگان جنوبی می روند، از شایعه یک زن ضد اجتماعی که گفته می شود مردم را می کشد و قربانیان خود را به خوک می دهد، مطلع می شوند....
آرجون کالیان با اکراه به یک افسر پلیس تبدیل می شود تا رویای پدرش را برآورده کند، بعدها یک چرخش غیرمنتظره او را مجبور می کند تا با وزیر کشور ایالت رو در رو شود...
پس از اینکه موجودی با منشأ مرموز جمعیت جهان را نابود می کند و باعث می شود کسانی که آن را نگاه می کنند جان خود را از دست بدهند ، سباستین و دخترش ماجراجویی بزرگ خود را برای بقا در بارسلونا آغاز می کنند...
دتکلاک باید آهنگ نجات را بنویسند تا جهان را از ویرانی نجات دهند. اما در این میان، آنها با خطرات زیادی از جمله گروه مخفی تریبونال و شخصیت شرور سالاسیا روبرو میشوند....
اَبی مایرز وقتی متوجه میشود نامزدش با یک ستاره مشهور از لیست "رایگان" اش رابطه داشته ، تصمیم میگیرد به لس آنجلس برود و با یکی از افراد لیست خودش این رابطه را تجربه کند . او با پنج نام و یک رویای مشترک میلیونها نفر، به دنبال عشق و انتقام در شهر فرشتگان است...
کامیلا، دندانپزشک متمرکز بر شغل، تمایلی به جشن تولد 30 سالگی خود ندارد، اما با الهام از جاوی، یک معلم اسپانیایی، این دو برای ارج نهادن به میراث اسپانیایی او، یک مهمانی با مضمون کوینسانرا ترتیب می دهند...
موگور کالینسکو، یک نوجوان رومانیایی پیامهای گرافیتی علیه رژیم دیکتاتور نیکولائه چائوشسکو نوشت و در نتیجه دستگیر، بازجویی و در نهایت توسط پلیس مخفی سرکوب شد...
پنج شاهزاده خانم دیزنی به نامهای تیانا، موانا، سفید برفی، راپونزل و آریل به طور ناگهانی به یک قلعه مرموز منتقل میشوند. آنها بزودی متوجه میشوند که گاستون یک نقشه شرورانه برای تصاحب همه پادشاهیهای آنها دارد...
رامونا به تازگی با نامزدش، نیکو ، به مادرید آمده است و میخواهد زندگی جدیدی را شروع کند. او میخواهد بازیگر شود، مادر شود و در Lavapiés زندگی کند. اما وقتی متوجه میشود که نیکو کارگردان یک فیلم است که او برای نقش اصلی آن رقابت میکند، زندگی راحتش با نامزدش به چالش کشیده می شود ...