در ابتدا انسان ها و هیولاها بطور مسالمت آمیزی کنار هم زندگی می کردند و دیو ها در زندانی تاریک زندانی شده بودند . سالیان سال " خدای جنگ " بر فلوت خود می نواخت و از خروج دیوها جلوگیری می کرد. درب های زندان باید در سه هزارمین روز باز می شدند ولی اشتباه سه الهه همه چیز را بهم ریخت و شیطان درون دیوان بیدار شد و آنان فلوت را بدست آوردند. الهه ها محکوم به جبران اشتباه خویش بودند. تنها جادوگری جوان می توانست کمکشان باشد. " ووچی " جادوگری لات و حقه باز .....
یک بازیگر سالخورده موافقت میکند تا در یک «فیلم هنری» شرکت کند تا بتواند از کسبوکار جدا شود، اما متوجه میشود که برای ساختن یک فیلم با موضوع پدوفیلیا و نکروفیلیا دعوت شده است.
نیکولا 6 سال هست که میداند قاتلی قرار است او را به قتل برساند و در این مدت همیشه با ترس و اضطراب زندگی کرده، اما در نهایت پس از آشنایی با سه مرد، متوجه میشود که یکی از آن ها قاتل او خواهد بود...
”از تنهایی نترس” بازسازی فیلمی تلویزیونی با همین نام در سال 1973 است. فیلمی در مورد خانه ای جن زده که موفقیتش را مدیون کارگردانی هوشمندانه Troy Nixey است که توانسته با استفاده از عناصری مناسب، فضایی رعب آور را در مقابل چشمان تماشاگر قرار دهد. عناصر وحشتی آوری که گویی خود را به آرامی از پرده جدا کرده و بر دیوارهای سالن سینما شروع به خزیدن میکنند. “از تنهایی نترس” نیازی به صحنه های غافلگیرکننده ای که مخاطب را از جای بپراند ندارد. بلکه روند داستان چنان وی را در صندلی خود فرو میبرد که تا مدتی بعد از تماشای فیلم نیز ترس را در دورنش احساس میکند. با این وجود، فیلم ضعفهایی نیز دارد که باعث میشود نتوان آن را در رده کارهای شاخص ژانر قرار داد...
جان مایر در تاریخ 8 دسامبر 2007 در تئاتر نوکیا در لس آنجلس برای معرفی آلبوم "Continuum" کنسرت برگزار کرد. این کنسرت سه بخش داشت: جان مایر تنها، جان مایر تریو و جان مایر با گروه کامل.
این انیمیشن برگرفته از بازی Dead Space ساخته شده است و به آغاز این داستان میپردازد سفینه ایشیمورا سنگ های با ارزش را از سیارات کنده و به زمین می آورد در طی یکی از ماموریت ها به سنگ عجیبی برخورد میکنند...
هنگامی که سارا دانشجوی سال اول دانشگاه برای اولین بار به محوطه دانشگاه می رسد، با هم اتاقی خود، ربکا، دوست می شود، غافل از اینکه دختر به طور خطرناکی به او علاقه مند شده است...
گروهی از «دانشمندان ستارههای سنگی» با استعداد اما سرکش، خود را در مسابقهای با زمان برای نجات زمین میبینند، زمانی که یک دنبالهدار چرخشی غیرمنتظره به سمت سیاره آبی ما انجام میدهد، جایی که اگر قهرمانان شهر کوچک ما نتوانند آن را پیدا کنند، ممکن است طی چند روز تمام حیات از بین برود. یک راه حل.