در پی فروپاشی نظام کمونیستی در اوایل دهه ۱۹۹۰، یک تیم مخفی متشکل از افسران بلندپایه ارتش بلغارستان، به فرماندهی فردی با تواناییهای فراروانی، شروع به کاوش برای پیدا کردن یک شیء مرموز کردند؛ شیئی که گفته میشود پیروزی مطلق را به ارمغان میآورد.
در آیندهای نزدیک، دولت با هدف خودکارسازی و غیرسیاسی کردن سیستم قضایی، تصمیم به جایگزینی قضات با نرمافزار هوش مصنوعی میگیرد. کارمن کوستا، یک قاضی برجسته، برای بررسی این سیستم جدید انتخاب میشود. اما پس از کشف جسد طراح این نرمافزار، کارمن متوجه میشود که جانش در خطر است و برای بقا باید مبارزه کند.
در ساختمانی در مرکز شهر مادرید، یک جلسه عادی میان همسایهها برای رأیگیری درباره تعویض آسانسور، پس از اعلام غیرمنتظرهی اینکه یک مستأجر جدید با مشکلات سلامت روان قرار است آپارتمانی را اجاره کند، به یک درگیری تمامعیار تبدیل میشود.
خانوادهای برای مراسم بدرقه پدر بزرگ ازدسترفتهشان گرد هم میآیند. اما این مراسم عاطفی، با افشای بزرگترین راز پنهان متوفی توسط یکی از حاضران، به یک گردهمایی پرآشوب تبدیل میشود.
این فیلم دربارهٔ زنی است که به دلیل اختلال شنوایی، به وسیله صداهایی که به ناپدید شدن خواهرش و حضور یک روح شیطانی مربوط میشوند، تسخیر شده است. این وضعیت او را به سوی یک راز تاریک و کشف یک موجودیت مرموز هدایت میکند.
سه خواهر برای شرکت در مراسم عروسی سوم مادرشان که پیش از این دو بار بیوه شده بود، به خانه خانوادگی باز میگردند. این بازگشت آنها را وادار میکند تا با گذشته روبرو شوند و در مورد آینده تصمیم بگیرند. در این میان، مهمانان رنگارنگ و غیرمنتظره عروسی نیز به آنها کمک میکنند.
دختری جوان و دوستپسرش برای مدت طولانی از طرف یک مزاحم تلفنی ناشناس، تحت آزار و اذیت قرار میگیرند. در نهایت، با افشای یک راز، تحقیقات پلیس به کلی تغییر مسیر میدهد.
این مجموعه به روایت داستانهایی از روابط تلخ و شیرین میپردازد که در بستر امروز جامعه اتفاق میافتند. در این داستانها، تلاش میشود تا ابعاد، ظرایف و احساسات گوناگون عشق به تصویر کشیده شود.
جوانی که در گذشته سرشار از کینه و انتقام بود، پس از رویارویی با فساد حاکم بر روستای خود، متحول شده و به یک رهبر معنوی تبدیل میشود. او با غلبه بر مشکلات درونی و ایستادگی در برابر ظلم سازمانیافته، کشاورزان را در مسیر مبارزه برای رسیدن به عدالت هدایت میکند.
گروهبان تکاور NSG، هانوت سینگ، که از مأموریت گذشتهاش زخم خورده، در جریان محاصره یک معبد در گجرات از دستورات سرپیچی میکند. او در حالی که با شیاطین درونی خود دست و پنجه نرم میکند، یک عملیات پرخطر را علیه تروریستهایی که خواستار آزادی یک شبهنظامی هستند، رهبری میکند.
یک خانواده از طبقهی متوسط در حالی که برای رسیدن به رویای خود برای خانهدار شدن در شهر شلوغ تلاش میکنند، با موانع مالی و مشکلات شخصی دست و پنجه نرم میکنند.
یک موزیسین جوان به نام رومی، به دنبال حقیقت در مورد نور بیگم، چهره گوشهنشین و نماد موسیقی کشمیری است. نور که زمانی اولین خواننده زن رادیوی این منطقه با نام «زبا» بود، با سفر خود از سکوت به ترانه، موانع اجتماعی را در هم شکست. همانطور که رومی گذشته او را کشف میکند، «آهنگهای بهشت» میراثی از سرپیچی، انعطافپذیری و قدرت صدایی را آشکار میسازد که از فراموش شدن سر باز زد.
یک گروه از یتیمان پس از اینکه یک بیماری ویروسی جمعیت بزرگسال کشور را از بین میبرد، برای یافتن زندگی جدیدی به سمت جنوب سفر میکنند، اما در آنجا خود را در معرض خطر یک زن روانپریش میبینند که یک راز خطرناک را پنهان کرده است.
اردوی تفریحی یک شرکت در جزیرهی اسرارآمیز به محلی برای ملاقات امیلیا با نامزد سابقش تبدیل میشود. این رویارویی باعث زنده شدن احساسات گذشته و ایجاد تنش میشود. با پیدا شدن جسد یکی از مهمانان، ماجرا به یک پرونده جنایی تبدیل شده و پای اتهامات به میان میآید.
امیلی، دختری جوان، در سال ۱۹۹۴ به یک گروه تئاتر آوانگارد ملحق میشود. او به سرعت جذب سبک زندگی آزاد و دوستانه اعضای گروه شده و احساس میکند که خانواده جدیدی پیدا کرده است. با این حال، رفتهرفته درگیر مناسبات و بازیهای قدرت پیچیدهای میشود که در میان اعضا وجود دارد.
یک پلیس مخفی برای نابودی یک باند تبهکار به سریلانکا میرود و در آنجا متوجه میشود که رهبر این گروه برادرش است. این موقعیت او را با یک درگیری اخلاقی بین وظیفه و خانواده روبهرو میکند.
دفتر نقاشی دختری در یک برکه میافتد و نقاشیهای او زنده میشوند و شهر را پر از هرج و مرج میکنند. خانوادهی او باید با هم متحد شوند تا این موجودات را که ناخواسته خلق کردهاند، متوقف کنند.
اولین سفر عاشقانه آیریس و آیزاک به عنوان یک زوج با مشکلاتی روبرو میشود. آیریس با این باور که آیزاک همان مرد رویایی اوست و تنها دچار سردرگمی شده، دست به کارهای بهشدت غیرمعقول و مضحکی میزند تا ثابت کند سرنوشت آنها را برای هم قرار داده است.
گروه یک لیگ فانتزی فوتبال با ناپدید شدن یکی از اعضایش، به نام جیانی، بعد از جشن مجردی، دچار مشکل میشود. ورود یک عضو جدید به نام آندریا، پویایی گروه را تغییر میدهد و آنها باید جیانی را پیدا کنند.