زنی نیمهشب از کنار رانندهای که ماشینش خراب شده عبور میکند،بعداً مشخص میشود که راننده به قتل رسیده است،زن پس از یک سری اتفاقات وحشتناک، خود را در معرض خطر و هدف بعدی قاتل میبیند.
وقتی اسلتر کینگ، میلیاردر حوزه فناوری، در جشن خیریهای که برگزار کرده بود با فریدا، بارمن آشنا شد، او را دعوت کرد تا به همراه دوستانش به تعطیلات رویایی در جزیره خصوصیاش برود. وقتی اتفاقات عجیبی شروع شد، فریدا به واقعیت اطرافش شک کرد.
نانا تصمیم میگیرد برای جشن تولد هجدهسالگی دخترش سیله، او و بهترین دوستش را به یک سفر دریایی دلنشین در کارائیب ببرد. اما آنچه قرار بود یک تعطیلات رویایی باشد، به طرز عجیبی به یک کابوس هولناک تبدیل میشود.
یک کوه اسطورهای و باشکوه به نام بائکودو شروع به فوران میکند و همه جا را به نابودی میکشاند. در این میان گروهی از نیروهای ویژه باید با خلافکارانی که از این فرصت استفاده میکنند تا به هدف خود برسند، مقابله کنند …
کارآگاهی که مشکل شنوایی دارد و شاهد ناشنوا که قتل را دیده است، مجبورند برای نجات خود به هم کمک کنند. آنها در یک ساختمان متروکه محاصره شدهاند و قاتلانی که صداهایشان را نمیشنوند، به آنها نزدیک میشوند.
اریک دراون و شلی وبستر، دو معشوق ابدی، توسط افراد شرور به قتل میرسند. اریک با فدا کردن جان خود، فرصتی برای بازگشت به دنیای زندگان پیدا میکند و برای انتقام از قاتلان و نجات شلی، سفری پرمخاطره را در دنیای زندگان و مردگان آغاز میکند...
یک بازیگر اسپانیایی در حین فیلمبرداری یک فیلم ناپدید میشود. اگرچه جسد او پیدا نمیشود، اما پلیس به این نتیجه می رسد که او در لبه پرتگاه دچار حادثه شده است. سالها بعد، این معما به زمان حال بازمیگردد...
پسری به نام یوتا حافظه خود را از دست داده است، اما مدام در دفترچهاش نقاشیهایی از گریدمن میکشد و بعد آنها را پاک میکند. او تصمیم میگیرد به ریکا ابراز عشق کند، اما دنیای آرام آنها با یک غرش فرو میریزد...
ادموند دانتس، فردی بیگناه که سالها به ناحق زندانی شده بود، پس از فرار از زندان، با تغییر چهره و هویت، به دنبال انتقام از کسانی است که زندگی او را تباه کردهاند.
خانواده کرتیس یک دستیار دیجیتال هوشمند به نام AIA را آزمایش میکنند. این دستیار با یادگیری عادات خانواده، نیازهای آنها را پیشبینی کرده و زندگیشان را آسانتر میکند. اما AIA در محافظت از خانواده تا حدی افراط میکند و حاضر است برای این کار هر کاری انجام دهد.
وینسنت، پدر خانواده باراند، برای جشن کریسمس برنامههای زیادی دارد اما وقتی فرزندانش در آخرین لحظه از آمدن منصرف میشوند، ناچار میشود برنامههایش را تغییر دهد.