داستان دربارهی زنی به نام آنیا اسمولینا است که پس از مشکلات فراوان تصمیم میگیرد با دوچرخه و سگش به شهر ماگادان سفر کند تا با مادرش آشتی کند. این سفر طولانی و پرخطر، آزمونی برای او خواهد بود.
داستان در تابستان سال 1990 در محوطهای چندملیتی در قزاقستان رخ میدهد. در آنجا، صدای موسیقی راک روسی که نمادی از تغییر است، از پنجرهها به گوش میرسد. پسر قزاقی به نام باخا، با خلق شخصیتی خیالی به نام ابرانسان، میکوشد تا با استفاده از هیپنوتیزم، دنیا را فتح کند و به خصوص دل دختر زیبای لهستانی ساکن محوطه را به دست آورد. اما...
داستان در سال ۱۹۴۱ و در تایلند رخ میدهد. یک گروه کوچک از سربازان جوان به رهبری موک، در برابر حملهی ژاپنیها مقاومت میکنند. ژاپنیها یک سلاح بیولوژیکی خطرناک با خود آوردهاند که تهدیدی بزرگ برای همه است.
رام، وارث ثروتمند، پس از بازگشت از تحصیلات خارج از کشور، برای رسیدن به مقام مدیرعاملی با مخالفت یکی از سهامداران روبرو میشود. او برای اثبات شایستگیهای خود، قبول میکند صد روز را مانند یک فرد معمولی زندگی کند.
سگ پلیس و صاحبش در حین انجام وظیفه مجروح میشوند و طی یک عمل جراحی به هم متصل میشوند و "مرد سگی" متولد میشود. او وظیفه دارد از مردم محافظت کند و در عین حال، باید با نقشههای شیطانی پتی گربه مقابله کند.
از خراب کردن جشن شکرگزاری تا یک رابطه عاشقانه تابستانی دیوانهوار، چلسی هندلر داستانهای دوران بلوغ، برخوردهای غیرمنتظره و آن باری که با بیل کازبی ملاقات کرد را روایت میکند.
مت برگمن، در برنامه «بیشتر مهربان»، با لحنی طنزآمیز، به بررسی زندگی خود از دوران کودکی تا بزرگسالی میپردازد و ضمن بازگویی نحوه تربیتش توسط والدین، دلایل عدم تمایل خود و همسرش به فرزندآوری را نیز شرح میدهد.
تامار روبین، کمدین تازه وارد، در برنامه ویژه خود با عنوان «اما آقا»، با بیانی جسورانه و پرانرژی، تجربیات شخصی خود از جمله کار در مشاغل ساده، روابط عاطفی و تأثیرات دوران کودکی در تئاتر را به زبان طنز بیان میکند.
مردی که شغلش خرید و فروش ملک است، بعد از اینکه دوست تبهکار قدیمی اش دوباره پیدا می شود و به او پیغام خطرناکی می دهد، مجبور می شود به زندگی خلافکاری خود برگردد. از طرفی، برادر خلافکارش هم او را تعقیب می کند و او باید با گذشته ی تاریک خود روبه رو شود.
پنج دوست پس از یک معاملهی مواد مخدر که به خوبی پیش نمیرود، با عواقب خطرناکی مواجه میشوند. این اتفاق، دوستی آنها را در حالی که برای بقا در میان وحشت و خشونت شدید تلاش میکنند، به چالش میکشد.
یک مرد، یک مأموریت. آیا چنین چیزی امکانپذیر است؟ خیر، واقعاً خیر.» میلتون، جاسوس بینالمللی، پیش از آنکه هویتی جدید و ناامیدکننده به او داده شود که او را ناگزیر به حضور در برنامههای تلویزیونی «مسخره هفته» و «زنده در آپولو» میکند، پرده از حقایق مربوط به حرفهاش برمیدارد...
استوارت برند، یکی از پیشگامان حوزههای مختلف، معتقد است که انسانها قدرتهایی مشابه خدایان دارند و باید از این قدرتها برای احیای گونههای منقرضشده و مقابله با انقراض استفاده کنند.