فینِ ۱۷ ساله پس از رهایی از اسارت با مشکلات زندگی دست و پنجه نرم میکند. در همین حال، خواهرش در رویاها از طریق "تلفن سیاه" تماسهایی دریافت کرده و رؤیاهای نگرانکنندهای از مورد تعقیب قرار گرفتن سه پسر در اردوگاه زمستانی "دریاچه آلپاین" میبیند.
پس از یک فقدان غمانگیز، پدری داغدار تلاش میکند پسران خردسالش را بزرگ کند، در حالی که با یک مهمان غیرمنتظره، غیرقابل پیشبینی و ناخوانده روبرو میشود.
مردی برای تخریب خانه خانوادگیاش که در جنگ به قتل رسیدهاند، برمیگردد تا آن را در جای دیگری بسازد. وقتی قاتل، یک فرمانده ارتش سرخ، او را پیدا میکند، تعقیب و گریز وحشیانهای در سراسر کشور آغاز میشود.
دپنی و دارسی داونپورت، زوج موسیقیدان، از لندن به یک کلبه در ولز نقل مکان میکنند تا آلبوم جدیدشان را به پایان برسانند. آنها به طور تصادفی صدایی مرموز و ناشنیده را ضبط میکنند و به تدریج ارتباط خود را با واقعیت از دست میدهند.
در سال ۱۹۶۸ و در کشور ویتنام، گروه شناسایی «جوخه کرکس» به یک دره دورافتاده در جنگل اعزام میشوند. مأموریت آنها پیدا کردن اثری از گروهی از نیروهای کلاه سبز گمشده است، اما به زودی میفهمند که تنها کسانی نیستند که در آنجا حضور دارند.
چهار سوارکار به همراه نسل نوینی از تردستان بازگشتهاند تا با اجراهایی که ذهنها را در هم میآمیزد، پیچیدگیها، غافلگیریها و جادویی بیمانند را به نمایش بگذارند؛ جادویی که تاکنون در هیچ فیلمی به تصویر کشیده نشده است.
ماجرای این داستان دربارهٔ یک محیطبان جوان بومی آمریکایی است. او موفق میشود یک شکارچی غیرقانونی مشهور را دستگیر کند. اما پس از دستگیری درمییابد که این شکارچی از محل دقیق سقوط یک هواپیمای حاوی میلیونها دلار در یک دریاچهٔ یخزده خبر دارد.
خودروی یک زوج در روز پایانی سفرشان خراب میشود و مجبور به اقامت در یک خانه دورافتاده میشوند. شب هنگام، سه فرد نقابدار آنها را تا صبح مورد آزار و وحشت قرار میدهند.
زنی در سفری انفرادی در مناطق برفی شمال مینه سوتا، بهطور اتفاقی با صحنه آدمربایی یک دختر نوجوان روبرو میشود. او درمییابد که کیلومترها از نزدیکترین شهر و دور از دسترس آنتن موبایل، تنها امید این دختر نوجوان برای نجات است.
در کلینیک تحقیقاتی خواب «سمنیوم»، رویاها به حقیقت میپیوندند. اما ممکن است عوارض جانبی ناخواستهای مانند توهم، سردرگمی، پارانویا، فلج خواب، جدا شدن از واقعیت، از دست دادن حس هویت، و کابوسهای همیشگی را در پی داشته باشد.
در سال ۱۹۷۰، جیمز بلین مونی، معمار شکستخورده، و گروهش چهار نقاشی را در روز روشن از یک موزه سرقت میکنند. اما چون نگهداری نقاشیها برایشان دردسرساز میشود، مونی مجبور به فرار و زندگی مخفیانه میشود.
دفتر نقاشی دختری در یک برکه میافتد و نقاشیهای او زنده میشوند و شهر را پر از هرج و مرج میکنند. خانوادهی او باید با هم متحد شوند تا این موجودات را که ناخواسته خلق کردهاند، متوقف کنند.
در یک جنگ وحشیانه میان شیاطین، شکارچیان و دشمنان مخفی، دختری اسرارآمیز به نام «رِزه» وارد دنیای دنجی شده است. او اکنون با مهلکترین نبرد خود روبرو است، نبردی که در دنیایی بیقانون برای بقا، از عشق مایه میگیرد.
کلر برای یک کریسمس ویژه برنامهریزی میکند، اما خانوادهاش او را فراموش میکنند. وقتی متوجه میشوند که او غایب است، تعطیلاتشان به خطر میافتد تا اینکه کلر برمیگردد و جشنی را که شایستهاش هستند برایشان برگزار میکند.