در روزی که به نظر میرسید روزی عادی در مدرسه باشد، ناگهان وقوع حریقی مرموز در زیرزمین، فضایی از وحشت و آشفتگی را بر مدرسه حاکم میکند. دانشآموزان و معلمان در میان دود و آتش، سراسیمه و پریشان به دنبال راهی برای نجات جان خود هستند.
با وقوع حملهای وحشیانه و مجروح شدن شدید یکی از دانشآموزان کانوکارچوا، بنگ، سرکرده دانشآموزان این مدرسه، مصمم به انتقامگیری از دانشآموزان بورانابوند میشود.
برنامههای تابستانی تانیا زمانی که مادرش ناگهان برای یک سفر تفریحی از خانه دور میشود و پرستار بچه سالخوردهای که به طور غیرمنتظرهای به خانهشان میآید، فوت میکند، لغو میشود.
پس از خودکشی لایتفوت، ترنر برای بررسی قتل سوزان به خانه او میرود. او در میان اتفاقات عجیب و غریب، با رمزگشایی از یک نقشه کدگذاری شده، جسد سوزان را پیدا میکند و سرنخهایی را کشف میکند که مرگ او را به لایتفوت مرتبط میکند.
مسابقه ایمولا 2024 کمحاشیه بود و وشتاپن با غلبه بر نوریس، قهرمان شد. لکلرک سوم شد و فراری اولین سکوی مشترک خود در ایمولا پس از دوران شوماخر را کسب کرد.
اما، دختر مارتین، برای یافتن حقیقتِ اتفاقی که سی سال پیش برای والدینش رخ داده بود، نگهبان شبانه میشود. ملاقات او با وُرمر، قاتل سریالی، در سلولش، این قاتل را از کما بیرون میآورد و زنجیرهای از حوادث سرنوشتساز را رقم میزند.
جسد کونراد روی 18 ساله در پارکینگ ماساچوست پیدا میشود. پلیس با بررسی پیامکهای او به دنبال کشف علت مرگ او است و تلاش میکند بفهمد که آیا این خودکشی بوده یا قتل.
مایا، زنبور کوچولویی با اراده قوی و ویلی، بهترین دوستش، زمانی که یک مورچه شاهزاده خانم را نجات میدهند، خود را در میان نبرد حماسی حشرات میبینند که آنها را به دنیای جدید و عجیب و غریبی میبرد و دوستی آنها را تا حد نهایی به چالش میکشد.
گروه موسیقی راک "ایوانسنس" که تاکنون چندین آلبوم پلاتینی را به نام خود ثبت کردهاند، در مستندی با عنوان "حقیقت تلخ" به روایت سفری که در دوران همهگیری جهانی ویروس کرونا و در حین خلق و تولید آلبوم جدیدشان با همین نام طی کردهاند، میپردازند.
چلسی، در آستانه هفتمین سالگرد تولدش، با مشکلی عجیب روبرو میشود. خط بینالمللی تاریخ باعث میشود که تولد او به طور کامل نادیده گرفته شود و او از جشن و شادمانی این روز محروم میماند.
در زیر پوسته آرام یک شهر کوچک دانشگاهی، رازی هولناک نهفته است. دختری جوان با ظهور سایبورگها از تاریکی، زندگی آرام خود را در معرض خطر میبیند. این موجودات فلزی، دنیای او را به چالش میکشند و او را مجبور به سفری پرمخاطره برای کشف حقیقت و نجات شهرش میکنند.
تخم مرغهای عید پاک توسط "تیک ایتز" دزدیده میشود. گروهی از افراد برای بازپسگیری آنها متحد میشوند، با هم دوست میشوند، با ترسهای خود روبرو میشوند، قلدری را یاد میگیرند و شجاعت را به عنوان کلید حل مشکلات میشناسند.
یک بازیگر زن با هویتی جعلی، در فیلمی با مضمون مایاها در هالیوود بازی میکند. او در جنگلهای مکزیک با قاچاقچیان روبرو شده و به اشتباه به عنوان عضو کارتل شناخته میشود.