1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 12 جایزه دیگر.
فرشته ای که مآمور هدایت ارواح مردگان پس از مرگ آنهاست (نیکلاس کیج)، به اقتضای وظیفه اش، با آدم*ها و زندگی آنها آشنا می*شود. زندگی آدم*ها روی زمین برای او موضوع جالبی بوده تا اینکه عاشق دختر پزشکی می*شود (مگ رایان) که به خاطر فوت بیمارش در حین عمل جراحی قلب، متآثر شده و روی پلکان بیمارستان محل کارش، گریه می*کند. علاقه به آن دختر و اشتیاق برای درک احساس او و آدم*های دیگر نسبت به زندگی و کشف علت علاقهء آنها به زندگی زمینی،
دیوید چیانگ، ستاره محبوب بینالمللی، در نقش شیشیم، راهب شائولین جنوبی که معبد را از نابودی نجات داد، ایفای نقش میکند. لو لیه، اولین ستاره بینالمللی شاو، نیز در نقش پائی می، راهب متمرد شائولین، به او میپیوندد. این فیلم یک حماسه واقعی هنرهای رزمی است...
امیلی جنگینز (رنی زلوگر) یک مددکار اجتماعی است که به کار خودش صمیمانه عشق می ورزد. امیلی گرچه با مقوله ی خشونت های خانوادگی آشنایی کامل دارد اما زمانی که رسیدگی به پرونده ی شماره ی ۳۹ را که مربوط به دختر ده ساله ای به اسم لیلیت سولیوان می شود...
بوکسوری ناکام یک راز خانوادگی را کشف می کند که او را به یک تورنمنت به نام "نبرد فانی" رهنمون می کند و در آنجا با گروهی از مبارزان ملاقات می کند که برای نجات قلمروها از دست جادوگر شیطانی به نام شانگ تسونگ تا سرحد مرگ می جنگند. ( فیلم بر اساس بازی های ویدیویی).
فاستو و نادین برای اولین بار در یک هتل در پاریس با یکدیگر آشنا میشوند. هر دوی آنها شکننده، تنها و شیفته آرزوی دستنیافتنی خوشبختی هستند. فاستو مردی ایتالیایی است که به فرانسه مهاجرت کرده و به عنوان پیشخدمت کار میکند، اما آرزو دارد که موفق شود، اما در این راه ناکام مانده است. نادین دختر جوان و زیبایی فرانسوی است. آنها عاشق یکدیگر میشوند و ...
داستان یک گروه ویژه در کشور اندونزی در شهر جاکارتا را روایت می کند که باید طی یک عملیات وارد یک بلوک آپارتمانی شوند و خطرناک ترین خلافکار کشور را دستگیر کنند...
در پی اتفاقات فصل سوم سایکو-پاس، بازرس ایگناتوف با سازمانی به نام بیفروز آشنا میشود. بازرس ارشد آسوزا، حملهای به برج اداره امنیت عمومی را رهبری میکند.
والنتینو یک کلاهبردار است که با کوان، یک کلاهبردار دیگر، ملاقات می کند. آنها با هم نقش افراد مختلف را بازی می کنند و طرح های متعددی برای پول درآوردن می ریزند. در همین حال، گانگسترها هم طرح خودشان را دارند...
کاتیا، پرستار بچهی 18 ساله، در لندن با تاتوکار دوستی نادرست پیدا میکند. باب، تاتوکار، برای تحقق رویای خود، کاتیا را میدزدد و او را به بوم نقاشی وحشتناک خود تبدیل میکند...
سه دختر نوجوان بریتانیایی برای جشن گرفتن گذار به بزرگسالی، به تعطیلات میروند. آنها در این تعطیلات مینوشند، به کلوب میروند و با پسران ارتباط برقرار میکنند. این تعطیلات باید بهترین تابستان زندگی آنها باشد...
تنها بازمانده یک ماموریت نجات بین سیاره ای ، در جستجوی آخرین بازمانده های ماموریت قبلی به سیاره ای وارد می شود که در آن یک میمون بر شهر زیرزمینی انسانها حکومت می کند …
«ديلن» (باريمور)، «ناتالي» (دياز) و «الکس» (ليو)، يک بار ديگر به دفتر رئيس شان، «چارلي» (صداي جان فورسايت) فراخوانده مي شوند و در جريان تازه ترين مأموريت شان قرار مي گيرند: پيدا کردن يک جفت انگشتر که حاوي اطلاعاتي طبقه بندي شده هستند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 27 جایزه و نامزد دریافت 65 جایزه دیگر.
این فیلم که براساس رمان جنجالی « رتیل » نوشته تیری ژونکوئه ساخته شده ، روایتگر داستان یک جراح زیبایی به نام رابرت لدگارد ( آنتونیو باندراس ) است که در یک ویلای مجلل زندگی می کند. خدمتکار او در این ویلا زنی به نام ماریلا ( ماریسا پاردس ) است و در طبقه بالای ویلا هم دختری به نام ورا ( آلنا آنایا ) حضور دارد که بدنش توسط یک پوسته احاطه شده!