داستان فیلم درباره ی پسر بچه ای 12 ساله به نام «زین» است که در دهکده ماهیگیری کفرناحوم در خاورمیانه زندگی میکند، او از پدر و مادرش به دادگاه شکایت میکند. در دادگاه، قاضی میپرسد: چرا از پدر و مادرت شکایت کردی؟ زین پاسخ میدهد: چون من را به دنیا آوردند.
در شهر جدید رم، درگیری شدیدی بین یک هنرمند آرمانگرا و یک شهردار حریص بر سر آیندهی شهر در جریان است. دختر شهردار نیز که عاشق هنرمند است، در این کشمکش گرفتار شده است.
یک ستاره مشهور که محبوبیتش رو به افول گذاشته، تصمیم میگیرد از دارویی غیرقانونی که با تکثیر سلولها، به طور موقت او را جوانتر و زیباتر میکند، استفاده کند.
زمانی که مشخص می شود سازمان IMF مسوول انفجار در کرملین بوده است، تصمیم گرفته می شود تا این سازمان برای همیشه تعطیل شود، اما «اتان هانت» و گروه جدیدش براي اثبات بي گناهي و پاك كردن نام سازمان خود از این اتهام، بر خلاف دستورات مقامات بالاتر وارد عملیاتی می شوند و...
اتان هانت و گروهش بار دیگر مامور میشوند تا ماموریت غیرممکن دیگری یعنی متوقف کردن گروهی حرفه ای و زبده مثل خودشان که قصد نابودی سازمان را دارند، انجام دهند ...
دو زوج که به تازگی عروسی کرده اند اونها برای ماه عسل به اوروپا سفر می کنند اما اونا در این سفر کمی کارهای می کنند که نمی تونین ازدواج خوشون رو نگه دارن و …
پس از جدایی دردناک، بن دچار بی خواب می شود. او برای از بین بردن زمان، شروع به کار در شیفت آخر شب در سوپرمارکت محلی میکند، جایی که تخیل هنریاش بیحرکت است.
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 10 جایزه و نامزد دریافت 72 جایزه دیگر.
داستان فیلم قبل از قصه کتاب سه جلدی ارباب حلقهها اتفاق میافتد و نوعی پیشدرآمد بر آن مجموعه فیلم است. داستان حدود 60 سال بین هابیت و یاران حلقه، اولین قسمت سهگانه ارباب حلقهها را دربر میگیرد. بیلبو باگینز شخصیت اصلی داستان برای پیدا کردن یک گنجینه در سفری پرماجرا با گندالف همراه میشود و در نهایت حلقه را پیدا میکند. فیلم اول رویدادهای کتاب هابیت را دربر بگیرد و فیلم دوم در فاصله 80 سال بین آن رمان و اولین کتاب سهگانه حلقه روی دهد ...
مردی که به قصد جمع آوری دارایی های مادر فوت شده اش به لس آنجلس باز گشته است، تصمیم می گیرد به دنبال زن مرموزی برود که مادرش در وصیتنامه از او نام برده...
برنده 1 جایزه اسکار همچنین دریافت 6 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
در محله ای فقیرنشین از نیویورک،"سول نزرمن" وام دهنده ای تنها است که بازمانده اردوگاه "آشوویتس" نازیها بوده و هیچ احساساتی ندارد. او خانواده و دوستانش را در جنگ و ایمانش به خدا و اعتقادش به انسانیت را از دست داده است.او هیچ اهمیتی به پول نمی دهد اما با خاطرات اسارتش از اردوگاه دست و پنجه نرم می کند...
سی یونگ در حالی که نامزد سونگ جو است، میهو، سایه میاندازد، چیزهای مشکوک زیادی در مورد گذشته میهو میفهمد و فردی را میشناسد که همیشه در اطراف میهو بوده است....
«بن کالمن» ( مایکل داگلاس ) در سنین میان سالی به سر می برد. او مشکلات قلبی دارد، همسرش از او طلاق گرفته، کسب و کارش در تجارت اتومبیل خوب پیش نمی رود، و …
چوین یک جوان معمولی است که یک روز متوجه می شود که قدرت ذهن خوانی دارد. او می تواند ذهن دیگران را کنترل کند و آنها را مجبور به انجام هر کاری که می خواهد کند. چوین از این قدرت برای رسیدن به اهداف خود استفاده می کند، اما یک روز با مردی روبرو می شود که قدرت او را بی اثر می کند.