داستان درباره یک مرد بی خانمان به نام Ion Barladeanu است که در شهر بوخارست زندگی می کند. او هنرمندی است که با تلاش خودش و کمک یک گالریدار، از خیابانهای بوخارست به محلهای هنری بینالمللی رسیده است...
کاپیتانی سختگیر، حین بررسی تیراندازی به پلیس، به نقشه سرقت بانک پی میبرد و برای حل پرونده، از روشهای غیراصولی نیز استفاده میکند. او همزمان به کارهای روزمره و پروندههای مهم رسیدگی میکند.
مردی که اکنون به یک خلافکار بزرگ تبدیل شده و فقط مواد مصرف میکند یاد گذشته اش می افتد که چه جوان عاشق و ساده ای بود دلیل تمام دیوانگی های او کشته شدن عشقش میباشد و حالا سعی دارد که انتقامش را بگیرد ولی یک پلیس او را دستگیر میکند و...
هنگامی که یک نوجوان محبوب می میرد، بهترین دوست او در درخشش توجه رسانه های اجتماعی قرار می گیرد، در حالی که رقیب آنها به دنبال انتقام از گذشته و کشف حقیقت پشت این مرگ مرموز است.
زمانی که نُرم به نیویورک بازمیگردد، به دروغ به جرمی متهم میشود و باید با دوستانش برای رد شدن پرونده و در عین حال محافظت از قلمرو خود در یک تورنمنت هاکی که برنده همه چیز را میبرد، همکاری کند...
مردی که سابقه زندان دارد، مامور میشود تا به صورت مخفیانه به آلمان نفوذ کند و به پلیس در دستگیری جاعلان بینالمللی کمک کند. این جاعلان برای حفظ کار خود حاضر به انجام هر کاری هستند و او باید انتقام دوستش را نیز از آنها بگیرد.
پسر جوانی به نام دیمیتریس پدرش به مدت ده سال در زندان بوده و او را به اندازه یک رمانتیک کرده است. وقتی پدرش پس از ده سال زندان آزاد میشود، دیمیتریس نمیتواند منتظر بماند تا بالاخره او را بشناسد و برای گذشتهای که از دست رفته، جبران کند. اما وقتی پدرش حقایق واقعی خود را فاش میکند، دیمیتریس با چالش بزرگی مواجه میشود...