برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 19 جایزه و نامزد دریافت 39 جایزه دیگر.
«جيمز ادواردز» (اسميت)، پليس نيويورکي، سر و شکلي ورزشکارانه و رفتاري بي توجه و سبک سرانه نسبت به اجراي قانون دارد. يک شب، پس از تعقيب بزه کار مرموزي که يک موجود ماوراي زميني از آب در مي آيد، «کی» (جونز)، يکي از مأموران کهنه کار سازماني دولتي که سال هاست مخفيانه رفت و آمد موجودات فضايي را زير نظر دارد، او را به هم کاري دعوت مي کند...
داستان فیلم حکایت نگهبانان باغ وحش ورشو به نامهای آنتونیا و جان زابینسکی است. این دو نفر در تلاشند تا در دوران اشغال لهستان توسط آلمان جان هزاران نفر از مردم و حیوانات را نجات دهند…
یک سرباز آمریکایی به نام بارتل همراه با دوستش مورف در جنگ عراق شرکت کرده اند. اما بعد از اینکه مورف در جنگ کشته می شود بارتل باید همه ماجرا را برای مادر مورف (جنیفر آنیستون) بازگو کند با این وجود که قبل از اعزام به عراق به مادر وی قول داده بود که پسرش را زنده برگرداند…
یک خانوادهی بیگانه به وسیلهی ماشین کاروان خود سفری به بیابان را آغاز میکنند. اما آنها خیلی زود متوجه میشوند که این ماشین کاروان رازهای زیادی را در خود پنهان کرده و رفته رفته سعی میکند تا آنها را یکی پس از دیگری نابود کند و…
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 11 جایزه و نامزد دریافت 9 جایزه دیگر.
داستان فیلم بر اساس شخصیت واقعی ملوین تولسون ، استاد دانشگاه تگزاس در سال ۱۹۳۵ ، ساخته شده است که در آن زمان اولین تیم مناظره دانشجویی با دانشگاه هاروارد را راه اندازی می کند .بهمراه دنزل واشنگتن ، فارست ویتاکر و کیمبرلی الیس از دیگر بازیگران فیلم می باشند .
چند نوجوان کنجکاو به همسایهشان که یک پلیس است مشکوک میشوند و فکر میکنند که او یک قاتل سریالی است. آنها در طول تابستان برای جمعآوری مدارک تلاش میکنند، اما هر چقدر که به حقیقت ماجرا نزدیکتر میشوند وضعیت نیز خطرناکتر میشود و…
آبی و جواهر به همراه سه فرزند خود در شهر ریودوژانیرو زندگی میکنند . زمانی فرا میرسد که جواهر تصمیم میگیرد به بچه هایشان پرواز کردن و زندگی به مانند دیگر پرندگان را یاد دهد . او به این نتیجه میرسد که باید بچه ها را به جنگلهای آمازون برای آموزش ببرد. آبی در تلاش است تا خانواده را با وضعیت جدید و همسایگان جدید در جنگل آمازون آشنا کند . او با مشکل بزرگتری دست و پنجه نرم می کند . جنگل وحشی و هزاران موجود خطرناکی که ممکن است برای خانواده او مشکل ایجاد کند …
«آلیس» در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده است. او با کمک «جیل ولنتاین» و «کارلوس اولیورا» باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.