دو-هیون تحت فشار شدید انتظارات مادرش، برای ورود به یک مدرسه معتبر در سئول، مدارک جعلی تهیه میکند. این کار او، جرقهای برای یک هدف بزرگتر میشود: تسلط بر سیستمی که قبلاً او را نادیده گرفته بود...
مردی به نام یو لیانگ شنگ در جستجوی خواهر ربوده شدهاش در سیچوان با زنی به نام گو شیائومان روبرو میشود. در این مسیر، گروههایی با اهداف پنهان دست به اقدامات گمراهکننده میزنند و در یک عملیات نجات خطرناک که در میان توطئهها جریان دارد، تشخیص هویتها دشوار میشود و سرنوشت نهایی نامعلوم میماند.
الیوت و ریدلی، پدر و دختری هستند که در حال رانندگی، به طور تصادفی با یک تک شاخ برخورد میکنند. آنها تصمیم میگیرند تک شاخ را به یک استراحتگاه دور افتاده در دل طبیعت ببرند. این استراحتگاه متعلق به یک مدیر عامل ثروتمند شرکت داروسازی است.
یک قاتل محکوم به اعدام، ادعا میکند که توسط یک نیروی شیطانی تسخیر شده است. دخترش، میشال، زمانی که افرادی که در اطراف او به طرز وحشتناکی میمیرند، شروع به شک کردن میکند که پدرش ممکن است راست میگوید. او باید قبل از اینکه خیلی دیر شود، نفرین عروسک گردان را بشکند...
یک آمریکایی برای یافتن یک تفنگ عتیقه با ارزش به بوتان سفر میکند و در کوههای آرام با یک راهب جوان که توسط معلمش برای درست کردن اوضاع فرستاده شده است، ملاقات میکند.
پنج خواهر و برادر که سالها پیش دست از دزدی برداشته بودند، مجبور میشوند تا از بازنشستگی بیرون بیایند و بزرگترین سرقت زندگیشان را انجام دهند. این کار به قیمت از دست دادن همه چیزهایی تمام میشود که برایشان ارزشمند است.
ژان (Chutimon Chuengcharoensukying) می خواهد خانه خود را به یک دفتر تبدیل کند و او نیاز دارد تا اکثراً خانه خود را خراب و سازماندهی کند. هر چیزی که در اطراف خود بی استفاده بوده است ، او فقط به سادگی همه را دور می اندازد و...
این داستان، ماجرای یک مرد جوان مبتلا به فراموشی را روایت میکند که در جریان یک شیوع بیماری شبیه به زامبیها، با یک بقاگرای زبر و زبردست متحد میشود تا دوست دخترش را پیدا کند.
فیلم "زندگی با لوکا"، دنبالهای بر سریال "زندگی با درک"، داستان زندگی درک و دخترش اسکایلر را پانزده سال پس از پایان سریال روایت میکند که برای زندگی با عمه کیسی و خانوادهاش آماده میشوند.
داستانی درباره یک سرگروه تیم تحقیق به نام هوانگ جون-چول که مسئولیت تحقیق در مورد پسرانی که مظنون به سرقت از سوپرمارکت محلی شهر به نام "ووری" هستند را بر عهده دارد.
زن جوان بومی، در پی دگرگون ساختن مسیر زندگیاش، به شهر محل تولد خود بازمیگردد و درمییابد که خانوادهاش تا چه اندازه دچار اختلال و نابسامانی گشته است.