اطلاعیه
کاربر عزیز
توجه فرمایید: امروز آخرین فرصت استفاده از کد تخفیف پاییزی است؛ این آخرین تخفیف پیش از افزایش قیمت خواهد بود.
پیشنهاد میکنیم با استفاده از کد
paeez
همین امروز خرید خود را انجام دهید تا از افزایش قیمت جلوگیری کنید.
مدیریت نایت مووی
شش دوست که برای مهمانی پایان تابستان به یک کلبه در جنگل رفتهاند، درمییابند که تنها نیستند. حضور یک مهمان ناخوانده، آخر هفته آنها را به مبارزهای مرگبار برای بقا تبدیل میکند.
بحری، جوانی است که در روستای مکارساری زندگی میکند. او روزی متوجه میشود که اتفاقات عجیبی در روستا در حال رخ دادن است. بحری از روی کنجکاوی، به دنبال کشف حقیقت میرود تا بفهمد در روستای محل زندگیاش واقعاً چه خبر است.
یک مامور مافیا در آخرین کارش پیش از ترک گروه، دچار مشکل میشود. او که یک پلیس سابق است، تنها یک شب فرصت دارد تا خانوادهاش را از شهر خارج کند تا از مرگ حتمی نجات پیدا کند.
یک دختر شاغل به صورت ناخواسته مقروض میشود و در ادامه مسیر با یک کلاهبردار روبرو میشود. آنها در دنیایی پر از فریب، به سفری پرمخاطره دست میزنند و در نهایت مسیر زندگی خود را زیر سوال میبرند.
سفر تفریحی پنج دوست به یونان، با بالا گرفتن شک و تردیدها در مورد یکی از همراهانشان که احتمال میدهند یک کلاهبردار مشهور است، به یک داستان پلیسی بامزه و خندهدار تبدیل میشود.
پلیسی به نام هیون جون، پس از اصابت صاعقه، صاحب قدرت خارقالعادهای میشود و متوجه میشود افراد دیگری نیز این تجربه را داشتهاند. او درگیر ماجراهای غیرمنتظره میشود و تلاش میکند تا هم به عنوان پدری با مشکلات خانوادگی و هم به عنوان پلیسی با قدرتهای ویژه در دستگیری یک جنایتکار موفق شود.
چیاو یان که در یک شهر مرزی بزرگ شده بود، بعد از سالها تلاش سخت، به یک بازیگر مشهور تبدیل شد اما تحت فشار زیاد، با احتیاط راه خود را ادامه داد. در همین حین، خواهرش که سالها بود با او ارتباطی نداشت، ناگهان ظاهر شد.
بابِلز هنگام تماشای مکرر یک فیلم، متوجه تغییراتی در رفتار یکی از شخصیتهای آن میشود. این شخصیت در نهایت از دنیای تخیل به واقعیت تبدیل شده و آرزو میکند که به دنیای واقعی فرار کند.
سوفی، سرآشپزی موفق در منهتن، برای نجات رستوران خانوادگیشان به خانه برمیگردد. این سفر به او کمک میکند تا ریشهها و علاقه واقعیاش به آشپزی را دوباره کشف کند.
در پی فروپاشی نظام کمونیستی در اوایل دهه ۱۹۹۰، یک تیم مخفی متشکل از افسران بلندپایه ارتش بلغارستان، به فرماندهی فردی با تواناییهای فراروانی، شروع به کاوش برای پیدا کردن یک شیء مرموز کردند؛ شیئی که گفته میشود پیروزی مطلق را به ارمغان میآورد.
سوزان پس از یک تصادف رانندگی، حضانت سه فرزندش را از دست میدهد. او چارهای جز این ندارد که به دنبال درمان در یک مرکز ترک الکل برود. به محض ورود، با آلیس و دایان، دو زن با شخصیتهای قوی، آشنا میشود. دنیس، یک مربی ورزشی، تلاش میکند آنها را برای یک هدف مشترک دور هم جمع کند: شرکت در رالی صحرای مراکش. او به صبر و مهارتهای آموزشی زیادی نیاز دارد تا این تیم بعید را برای رسیدن به هدفشان آماده کند.
در آیندهای نزدیک، دولت با هدف خودکارسازی و غیرسیاسی کردن سیستم قضایی، تصمیم به جایگزینی قضات با نرمافزار هوش مصنوعی میگیرد. کارمن کوستا، یک قاضی برجسته، برای بررسی این سیستم جدید انتخاب میشود. اما پس از کشف جسد طراح این نرمافزار، کارمن متوجه میشود که جانش در خطر است و برای بقا باید مبارزه کند.
متی به همراه دوستانش برای برنامهریزی مراسم عروسیاش، سفری آخر هفته را به مقصد جنگل آغاز میکند. آنها در نزدیکی کمپ آقای راجرز اقامت میکنند. با توجه به اینکه هیچ سیگنال تلفنی در دسترس نیست، وقتی دوستان متی یکی پس از دیگری میمیرند و رازی آشکار میشود، این سفر به تجربهای ناخوشایند تبدیل میشود.
مادران برای اینکه بتوانند برنامهریزی مراسم عروسی فرزندانشان را تحت کنترل بگیرند، وارد رقابتی سخت و چالشبرانگیز میشوند. در این میان، کارمن از باجگیری عاطفی و کاتالینا از نفوذ خود استفاده میکنند که نتیجهی این تقابل، به نبردی بزرگ و دیدنی ختم میشود.
داستان درباره آدمکشی به نام «برین» است که در حین اجرای یک قتل، تصادف میکند. او که به سختی از این حادثه جان سالم به در برده، برای زندهماندن میجنگد و به همه اطرافش مشکوک میشود تا فرد پشت پرده این اتفاق را پیدا کند.
داستان گروهی از دوستان اسپانیایی را دنبال میکند که تا ریو دو ژانیرو سفر میکنند تا جسد دوست درگذشتهشان را به کشور بازگردانند، اما به محض رسیدن به آنجا متوجه میشوند که او در واقع نمرده است.