قاضی بازنشستهای که بر اثر سکته مغزی، توانایی حرکتی خود را از دست داده و در یک آسایشگاه سالمندان منزوی بستری است، ناچار میشود تا نقشهای شوم را خنثی کند. یک بیمار روانی سالخورده با استفاده از عروسکی کودکانه، ساکنان آسایشگاه را مورد آزار و اذیت قرار داده و جانشان را به خطر میاندازد.
داستان، روایتگر تلاش گروهی از جنایتکاران و ساموراییها برای دفاع از یک قلعه در جریان جنگ بوشین است که به دلیل تضاد منافع میان سه نیروی متخاصم، در موقعیتی دشوار قرار گرفتهاند.
نانا، زنی جوان، مهربان و زیبا، از یک کشتار جمعی خشونت آمیز ضد کمونیستی جان سالم به در می برد. پس از آن، او به عنوان همسر دوم یک مرد ثروتمند سوندانی زندگی مرفهی دارد، اما گذشته او همچنان در رویاهایش او را آزار می دهد.
یک دستیار مراقبت در یک خانه سالمندان سوئدی در ابتدای همهگیری کووید-۱۹ با بیتوجهی به ایمنی ساکنان مواجه میشود و باید تصمیم بگیرد که آیا این موضوع را به رسانهها گزارش دهد یا خیر.
خرس بکوم، مأموری بدشانس، برای بازیابی اعتبار خود، پنهانی وارد مأموریت مریخ میشود. اما ناخواسته به دنیای اسرارآمیز مریخ راه مییابد و با هیولای مریخی که قصد دستگیریاش را داشت، دوست میشود. او اکنون بین وظیفه مأموریتی و دوستی، در معرض آزمایشی بیسابقه قرار میگیرد.
داستان دربارهی زنی به نام برنیس است که پس از مرگ مادرش به زادگاهش بازمیگردد و در آنجا با گذشتهی تاریک کودکیاش و نیروهای شیطانی ماوراءالطبیعهای مواجه میشود.
والدن دین، یک خبرنگار بی ادعا در یک شهر کوچک جنوبی. وقتی متوجه می شود که در حال مرگ است، تصمیم می گیرد از جنایتکارانی که از تعقیب آنها فرار کرده اند انتقام بگیرد.
یک آدمکش حرفهای، که برای از بین بردن اهداف خود به هر روشی متوسل میشود، از مادربزرگی که نوهاش را در یک آتشسوزی مشکوک از دست داده، درخواستی دریافت میکند.
خانوادهای ایرلندی که به کار چوپانی مشغولند، از جنبههای مختلفی درگیر نبرد میشوند: کشمکشهای درونی، دشمنی و کینه بین اعضای خانواده، و رقابت با یک کشاورز دیگر. مفاهیمی چون پدرسالاری، میراث خانوادگی و تکرار آسیبهای روحی بین نسلها، همگی در بستر فرهنگ ایرلند و با نگاهی از این منظر، مورد بررسی قرار میگیرند.
داستان دربارهی مادر پرانرژی است که فرصتی برای رفتن به میامی پیدا میکند. اما بچهها با ترک دوستانشان مخالفاند و این موضوع منجر به یک جدال خندهدار میشود.