در بحبوحه یک همهگیری جهانی (پاندمی)، تام رایلی خدمات خود را به افرادی ارائه میدهد که در تلاشاند مشخص کنند آیا فعالیتهای ماوراءالطبیعهای را تجربه میکنند یا خیر.
دختر ۱۳ ساله، به گروه کُر خواهرش ملحق میشود. در این گروه تحت تأثیر رهبر سختگیر، او برای شهرت تلاش میکند، اما جنبههای تاریک و رقابتی دنیای موسیقی برایش آشکار میشود.
این فیلم، ادامه ماجراهای هیجانانگیز مامور ایتن هانت در قسمت هشتم از مجموعه فیلمهای ماموریت غیرممکن است. ایتان هانت و تیمش در جستجوی هوش مصنوعی خطرناکی به نام "انتیتی" هستند که به شبکههای اطلاعاتی جهانی نفوذ کرده است. آنها تحت تعقیب دولتها و یک فرد مرموز از گذشته ایتان قرار دارند و با کمک متحدان جدید و ابزاری برای نابودی "انتیتی"، در تلاشند تا از تغییر دائمی جهان جلوگیری کنند.
پس از مرگ مرموز لیلیت در یک ساختمان بلند، بازماندگان که گرفتار رازهای گذشته خود هستند، با دروغها و رفتارهای عجیبشان، این سؤال را مطرح میکنند که چه کسی لیلیت را کشته و قربانی بعدی کیست.
یک اینفلوئنسر به همراه دوستانش در خانهای دورافتاده جمع میشوند. حضور یک تعقیبکنندهی مزاحم، آرامش آنها را بر هم میزند و شب وحشتناکی را برایشان رقم میزند.
یکی از شهرهای ثروتمند و پیشرفته جهان، علیرغم افزایش سطح دریا و طوفانهای شدید، تصمیم گرفت با صرف میلیاردها دلار، منطقهای جدید و تجاری با برجهای شیشهای را روی خاکریز و در ارتفاع سطح دریا بسازد. این تصمیم در تضاد با خطرات تغییرات اقلیمی بود که سایر مناطق را تهدید میکرد.
تلاشهای بیهوده یک خانواده بزرگ برای گرفتن یک عکس خانوادگی، زمانی به رویا تبدیل میشود که مادربزرگ ناپدید میشود و یکی از دختران برای یافتن او تلاش بیامیدی میکند.
فتح قسطنطنیه توسط سلطان محمد دوم (فاتح) در قرن پانزدهم، سرآغاز حرکت عثمانیها به سمت اروپا بود. هدف سلطان گسترش اسلام در اروپا با استفاده از اخلاق نیکوی مسلمانان وقت بود.
تام رایلی درگذشته است. جکسون اسکات، پادکستساز ویدیویی، با دسترسی به صدها ساعت فیلم دیده نشده، مأموریت دارد تا علت مرگ او را کشف و یافتههایش را با طرفدارانش به اشتراک بگذارد.
لیام لو گیلو، فیلمسازی است که برای کشف وجود جادو، وارد دنیای علوم غریبه میشود. او در این راه، با یک آزمایش اجتماعی تاریک، تصوراتش را از واقعیت و باورهایش را به چالش میکشد.
یک خاخام دوستداشتنی و محترم در یک شهر کوچک واقع در منطقهی بیابانی مرتفع، پس از آنکه جامعهی محلیاش مورد حملهی خشونتآمیز قرار میگیرد، به یک هفتتیرکش بعید و نامنتظر تبدیل میشود.
پس از فوت همسرش، تاباتا، که یک مربی جوان، پرشور، تتو شده و عصیانگر اسب است، علاوه بر دست و پنجه نرم کردن با ناامنی اقتصادی و عزاداری ناتمام، در مزرعهی مخروبهی خود در منطقهی بَدلندز، به گروهی از نوجوانان ناسازگار پناه میدهد.
فرناندو، معلم جغرافیایی که پس از ناپدید شدن همسرش دچار سرگردانی شده، با جعل هویت، به عنوان باغبان در خانهی روستایی پرتغالی کار میکند و با صاحب آنجا دوست میشود.
آرمانده پیژون ۲۶ ساله، زنی بیکار و بدهکار در بروکسل است که به شدت به قمار علاقه دارد و از هیچ ریسکی نمیترسد. با این حال، دیوانهوارترین شرط زندگی برای او، یعنی "عشق"، تنها ریسکی است که هنوز نتوانسته است آن را بپذیرد.
زوجی که قادر به بچهدار شدن نیستند، تلاش میکنند با یک یتیم جوان که از کودکی غمانگیز جان سالم به در برده، خانوادهای تشکیل دهند. اما اقدام عاشقانه آنها زمانی به وحشت تبدیل میشود که متوجه میشوند خشونت گذشته فرزندخواندهشان بازگشته تا خانواده جدید را نابود کند.
یک بازرس ویژه کشف میکند که پروندهای از قتلهای زنجیرهای آنطور که به نظر میرسد، نیست و دنبال کردن این مسیر تنها به جنگی بین تمام افراد درگیر ختم خواهد شد.
با ورود همسایگان جدیدی که وسواس زیادی نسبت به جشن هالووین دارند، ساکنان خیابان 'اِوِرگرین لِین' به وجد میآیند. آنها با الهام گرفتن از این همسایگان، ترسناکترین لباسها و دکوراسیونهای خود را آماده میکنند تا نام و حال و هوای خیابان خود را به 'اِوِراِسْکْریم لِین' تغییر دهند.
پیتر گرِست، روزنامهنگار برجسته، هنگام پوشش خبری بهار عربی، درگیر رقابتهای خطرناکی شد. او با وجود بیگناهی، هفت سال زندانی شد و سرانجام در سال ۲۰۱۵ با تکیه بر ذکاوت خود آزاد گشت.