داستان در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در هند انگلیس اتفاق می افتد و داستان یک قانونشکن به نام میلر را روایت میکند که در غارتهای خونین، سرقتها و حملات دست دارد ...
آنا در یک سفر کاری، با ویل خوشتیپ آشنا می شود ، که او را با رئیسش اشتباه میگیرد.دروغ مصلحتی که او به زبان میآورد، زنجیرهای از اتفاقات پر زرق و برق، عاشقانه و فرصت را به وجود میآورد، تا اینکه ...
قدرتهای کارول دنورز، کاپیتان مارول، با قدرتهای کامالا خان و مونیکا رمبو گره میخورد. این اتفاق آنها را مجبور میکند تا برای نجات جهان با هم متحد شوند...
تام لی، پسر چینی-آمریکایی، پس از مرگ مادربزرگش، باید برای ببر سخنگو، آقای هو، شاگردی کند و جادوی باستانی را یاد بگیرد تا نگهبان جدید ققنوس باستانی شود...
سارا، دختری جوان و اهل ریاض، برای یک قرار عاشقانه مخفیانه از خانه پدرش بیرون میزند، اما در بیابان گم میشود. او در طول شب، با خطرات زیادی روبرو میشود، از جمله یک شتر خشمگین...
یک مامور بازنشسته نیروهای ویژه به عنوان محافظ یک خبرنگار برای مصاحبه با یک دیکتاتور استخدام میشود. اما در میانه مصاحبه، کودتای نظامی رخ میدهد. خبرنگار و محافظ او مجبور میشوند به جنگل فرار کنند. آنها در جنگل با خطرات زیادی روبرو می شوند و ...
فیلم زندگی ادوارد مونک، یکی از بزرگترین هنرمندان جهان، را به تصویر میکشد. او که از سوی جامعه هنری طرد شده بود، از غم از دست دادن خواهر بزرگترش رنج میبرد و به اعتیاد دچار می شود ...
پسری با ذهنی خیالپرداز، در سفری شبانه و به یاد ماندنی به همراه دوست جدید خود، موجودی عظیمالجثه و خندان به نام "دارک"(تاریکی) ، با ترسهایش روبرو میشود...
جباری، هنرمندی جذاب و با لباس های خیابانی در آستانه موفقیت واقعی. جباری پس از برخورد شانسی با همسایه عکاس جدیدش، میدو، باید بفهمد که آیا میتواند فضایی برای عشق در زندگیاش ایجاد کند یا خیر.
جایکن "تو جی اس" جینینگز، ستاره سابق فوتبال حرفهای است که به ته خط رسیده . وقتی جایکن به دلیل خدمات عمومی به عنوان مربی یک تیم فوتبال ناآرام در زادگاهش، لانگ بیچ، کالیفرنیا، محکوم میشود، آن را فرصتی برای تغییر زندگی خود میبیند...
زیگی، دانشجوی دبیرستانی، ترانههای محلی را برای کانون هوادارن ستودنی برگزار میکند. این کار او شبیه کاری است که مادرش با ساختن پناهگایی برای قربانیان تجاوز خانگی انجام میدهد...
یک زندانی جوان که به تازگی آزاد شده است، برای یافتن دختر گمشده یک هم بند خود، خطر آزادی خود را می پذیرد. اما او ناخواسته یک خطر قدیمی را به زندگی این دختر وارد می کند.
عشق پسر به پدرش عمیق و بیقیدوشرط است، اما پدر به دلیل مشغله کاری، کمتر فرصت دارد با پسرش وقت بگذراند. این موضوع باعث میشود که پسر احساس کند پدرش او را دوست ندارد و این احساس، باعث میشود که بین پدر و پسر اختلاف ایجاد شود...