سال 1929، یک گیاهشناس وارد جنگل هایی ناشناس در جایی که هنوز هیچ کسی کشف نکرده است میشود بی آنکه از ارگانیسم باستانی خطرناک نهفته در آنجا خبری داشته باشد...
زنی به نام “والری” پس از گذراندن چندین سال زندان به جرم قتل غیر عمد همسایه ی خود در حادثه ی رانندگی به خانه باز می گردد به امید اینکه این موضوع را فراموش کند و زندگی جدیدی را آغاز نماید. او بیشتر از هر چیزی می خواهد که این موضوع فراموش شود اما با آمدن پسر آن مرحوم در خانه ی والری، مشخص می شود که این موضوع به این آسانی فراموش نخواهد شد و…
این فیلم بر اساس یک داستان واقعی میباشد که از سال 1985 آغاز می شود، جایی که که دو برادر لهستانی، می خواهند از کشور کمونیستی لهستان فرار بکنند و به سوئد بروند به همین دلیل زیر یک کامیون مخفی می شوند اما سر از دانمارک در می آورند...
میکی تاکاشی یک زن 24 ساله باهوش و زیبا است، اما شخصیت او خیلی خوب نیست. او عاشق یوکی سیتو،که خوش تیپ است و از خانواده یک سیاستمدار می آید، میشود. آنها....
مردی که به تازگی از زندان آزاد شده در سرتاسر آمریکا به راه می افتد و سفر طولانی را برا یافتن برادر گمشده اش آغاز می کند. در این مدت از روستاها و شهرهای دورافتاده ، جاده های ساکت و طولانی و دشت های وسیع عبور می کند و اتفاقات گوناگونی برایش رخ می دهد …
قبل از مرگ دوست "ریو"، او به "ریو" می گوید که یک زن که به نظر او شبیه اش است، در هوکایدو وجود دارد. به همین خاطر "ریو" سفری به سوی هوکایدو را آغاز می کند...
در سال 1967 كارگردان مشهور ژان لوک گدار فيلم "چینی" را توليد كرد. پوستر فیلم چيزي جز عكس زن موردعلاقه اش آن ویازمسکی که 17 سال از او جوانتر بود؛ نبود. اونها اندکی قبل سر فیلمبرداری فیلم "ناگهان بالتازار" اثر روبرت برسون در 1966 با هم آشنا شدند؛ با هم شاد بودند و عاشق یکدیگر بودند و پس از مدتی ازدواج کردند. در اکران فیلم "چینی" با شکست مواجه شد و بازخوردهای منفی ای به خود دید و همین باعث ایجاد سوالات عمیقی برای ژان لوک گدار شد. این اتفاقات همراه با جریان می 1968 فرانسه شد. فیلمساز با عبور از این بحران شدیدا تغییر نمود و از یک ستاره فیلمسازی تبدیل به یک هنرمند مائوئیست شد.
یک معلم مقطع دبیرستان که متعلق به محله ای جنجالی از شهر واشنگتن دی.سی می باشد تبدیل به یک ابرقهرمان پرقدرت شده و به جان گروه هایی می افتد که خیابان ها را به آشوب میکشند...
مالری که در حال رانندگی کردن به سمت دنور است در یکی از بزرگراه های خلوت فردی که به نظرش آدم خوبی می رسد را سوار می کند تا به اولین تقاطع برساند اما چیزی نمی گذرد که مالری متوجه می شود بزرگترین اشتباه زندگی خود را انجام داده و کسی را که سوار کرده قاتلی روانی است که…