هوریا، نوجوانی بیقرار و بیتاب، با موتورسیکلت قدیمی پدرش دل به جاده میزند تا مسیری طولانی را برای رسیدن به معشوقش طی کند. در میانه راه، دختری ۱۳ ساله به نام استلا که شخصیتی سرزنده و جسور دارد، به او ملحق میشود و این همراهی به شکوفایی دوستیای غیرمنتظره و عمیق میان آن دو میانجامد.
در سواحل دریاچه ژنو، نوجوان مارگو با یک کودک ۷ ساله تحت سرپرستی و یک ماهیگیر جوان سی و چند ساله آشنا میشود. این سه نفر خود را درگیر جاذبه، ناامیدی و میل به فرار مییابند.
دختری که والدین خود را از دست داده است، از یک آیین شیطانی رهایی مییابد و به مؤسسه سنت کاترین که پناهگاهی برای جوانان بیسرپرست است، منتقل میشود. او در این مکان، ضمن فراگیری مهارتهای تازه، باید با اهریمنهایی که او را دنبال میکنند، مقابله کند.
این داستان درباره سه جنگجوی تاریخی (یک وایکینگ، یک نینجا و یک خلبان جنگ جهانی دوم) است که هرچند خودشان قاتل هستند، اما در نهایت به طعمه قویترین قاتل تاریخ تبدیل میشوند.
مردی که به صورت ناخواسته و در جریان یک مسابقه هنرهای رزمی ترکیبی (MMA) رقیب خود را به قتل رسانده، اکنون فرصتی دارد تا با یافتن پسر زنِ بیوه مقتول، خطای خود را جبران کند.
دنی، سربازی بیخانمان، در دوبلین با ویل، نوجوانی فراری از یک باند مواد مخدر، ملاقات میکند. این دیدار هر دو را به رویارویی با گذشته و مقابله با مشکلات زندگی وامیدارد.
آثار هنری دوره رنسانس در مکانهایی مانند گالری اوفیتزی و کلیساهای رم، شامل پرترههایی از افراد آفریقایی و آفریقاییتبار هستند که تاکنون مورد توجه قرار نگرفتهاند. این موضوع سؤالاتی را درباره هویت، خاستگاه و دلایل به تصویر کشیدن آنها مطرح میکند.
مادری تنها با زنجیرهای از بدبیاریها روبرو میشود. این حوادث او را به سمتی سوق میدهند که هرگز انتظارش را نداشته است؛ به طوری که درگیر وضعیتی پیچیده و ناخواسته میشود. در این میان، او خود را در کانون اتهامات جامعهای میبیند که نسبت به او بیتفاوت است.
فیلم دربارهی مادری به نام دنیز است که دختر ششسالهاش، جمره، به بیماری لاعلاجی مبتلا میشود. دنیز که جمره را به تنهایی بزرگ کرده است، سعی میکند پیش از مرگ دخترش، آخرین خواستههای او را برآورده کند.
سازندگان اصلی فیلم "Built to Kill" این بار با داستانهای پیشگامانه و جدید در ژانر وحشت فمینیستی بازگشتهاند. این آثار، برشی نو از وحشت را با نگاهی فمینیستی ارائه میدهند.
لیلیا کاپیسترانو به دنبال انتقام از گیلی وگا، میلیاردر مشهوری است که دخترش را به قتل رسانده است. او با تغییر چهره و با نام "اوا کاندلاریا"، خود را به مهمانی گیلی وگا میرساند تا نقشه انتقام خود را عملی کند.
افسر دوبی پس از حملهی ۲۰۰۱ به پارلمان، با یک تحقیق دو ساله، غازی بابا را به عنوان مغز متفکر شناسایی و راه را برای بزرگترین عملیات ضدتروریستی هند هموار میکند.
دالاس یک ماشین کشتار یک نفره در یک داد و بیداد مرموز است. حملات او به باندهای دوچرخهسواری و آزمایشگاههای مواد مخدر باعث عصبانیت رئیس اوباش وگاس میشود که دوست دالاس را گروگان گرفته است. اما ...