فانی ۱۷ ساله، هنوز در جستجوی هویت خویش است. او در برقراری روابط دوستانه با دیگران با دشواری مواجه است. در سفر به آلمان، با دوست مکاتبهای خود، لینا، دیدار میکند. لینا آرزوی مشارکت در فعالیتهای سیاسی را دارد و این موضوع برای فانی نگرانیآور است.
داستان درباره نجات یک باغ گیاهشناسی قدیمی توسط دو نوجوان به نامهای یوهانکا و ماتیاس است. در این شهر، شهرداری شرور قصد دارد باغ را تخریب و یک مرکز تفریحی بسازد، اما تنها یک ببر آبی میتواند مانع این کار شود.
توانایی شگفتانگیز پسری 11 ساله در باد شکستن، او را ابتدا به شهرت و سپس به اعدام میرساند، اما در نهایت به او کمک میکند تا آرزوی خود را برای فضانورد شدن برآورده کند...
این داستان، روایتگر زندگی یک دانشجوی دختر جوان در آکادمی طراحی نامدار باوهاوس در اوایل دهه 1920 است که با الهام از زندگی واقعی طراح، آلما سیدوف-بوشر، خلق شده است.
داستان زندگی گابریله مونتر و واسیلی کاندینسکی، زوج هنرمند و از بنیانگذاران جنبش "سوار آبی" را روایت میکند. کاندینسکی به شهرت رسید، اما مونتر در سایهی او نادیده گرفته شد.
در آلمان، هر روز تعداد بیشتری از مردم ناپدید می شوند. پشت پرده پرونده های مرموز افراد گمشده، حملات مشکوک گرگ ها نیست، بلکه خون آشام ها هستند که ریشه در قرون وسطی دارند.
دانشجوی عکاسی که بین تحصیل، کار و کمک به مادرش گرفتار است، با مرد جوانی در کلوب آشنا میشود و رابطهای پرشور را آغاز میکنند که با چالشهای سختی روبرو میشود.
«آدام درایور» نقش یک استند-آپ کمدین و «ماریون کوتیار» نقش همسر او، یک خواننده اپرای معروف را بازی میکند. زندگی باشکوه آنها با به دنیا آمدن دخترشان «آنت» چرخشی غیرمنتظره پیدا میکند.
سال 1942. “جوزپ” یازده ساله است. او صبح ژوئن باید به مدرسه برود. او به همراه دوستان یهودی و خانواده هایشان در پاریس اشغال شده مخفی شده اند. حداقل آن ها اینگونه تصور می کنند تا اینکه صبح شانزدهم جولای سال 1942 شادی شکننده آن ها از هم می پاشد و…
یه راننده حرفه ای به پشنهاد دوستش در سرقت از بانک به او کمک می کنند و برای نجات جان دوستان خود در موقع سرقت تلاش می کنند و در اخر خود او دست گیر میشود و به زندان می افتد اما نه در یک زندان معمولی زندانی که تمام خلاف کاران بزرگ و ادم کش ها در ان هستن و یک سری افراد برای خوش گذرانی خود در انجا مسابقات برگرار میکند و با جان زندانیان خشم گین و خون خوار بازی می کنند ….
مستر بین یک بلیط مسافرتی به فرانسه برنده میشود. در آنجا او بطور ناخواسته باعث جدایی یک پسر نوجوان از پدرش می شود، و حالا باید سعی کند دوباره آنها را به هم برگرداند. در این مسافرت او چیزهایی مثل دوچرخه سواری، عشق حقیقی و ... را هم یاد میگیرد...